نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

درست بنویسیم (2)

درست بنویسیم : نیما خسروی

درست بنویسیم :هنگامی که زبان کوچه و بازار معیار نویسنده می شود 


چندی پیش داستانکی به قلم یکی از داستان نویسان مشهور معاصر خواندم که در آن اصطلاح ساختگی و غلط «سرش را گول مالیدن» را به کار برده بود.

  

تندو برق آسا برایش پیام گذاشتم که این اصطلاح درست نیست ودور از جنابِ شما ست که این چنین کنید که انچنان می شود .زیرا نویسندگان و شاعران و اهل هنر در این باره مسئول و معیار خلقند و چون قلم به دستی راه به خطا رفت دیگران به راه او می روند و ...رفیقمان پاسخ داد : "سر کسی را گول مالیدن بسیار کودکانه نیز هست. می خواستم وارد ادبیات شود. به نظرم صحیح و زیباست"(!)
البته جای تاسف است دوست عزیزم نویسنده ای است که هفت، هشت رمان نوشته و سردبیری نشریه پرآوازه ای را در دهه ی هفتاد بر عهده داشته و هم اکنون نیز برای نوآموزان دوره های اموزشی داستان نویسی برگزار می کند ،چون عبارتی به نظرش زیبا و صحیح آمدخود را مجاز به وارد کردن آن به ادبیات بداند. 
باری اصطلاح «سر را گول مالیدن »از اصطلاحات بر ساخته کوچه و بازار در چند سال اخیر است و کاربردو پیشینه ی ادبی ندارد .البته انچه به ذهن نزدیک تر است «سر کسی را شیره مالیدن » است که به گمانم در بهره ی عوام دو اصطلاح «کسی را گول زدن» و «سر کسی را شیره مالیدن » خلط شده و این طور درامده که نه تنها زیبا نیست بلکه نازیبا و غیر ادبی می نماید.
و شگفتا اگر از کسی چون شاملو «شیرآهن کوه مرد»بر جای بماند و از رفیق نویسنده مان «سر را گول مالیدن»!
باید بدانیم که مردم در کوچه و بازار به راه خود می روند و در خود التزامی به نگاهبانی یا رشد زبان نمی بینند و اغلب ,واژه ها وترکیب ها و اصطلاحات را در هم آمیخته یا کوتاه کرده یا حرف ها را جا به جا ادا می نمایند که شوربختانه بسیاری از هنرمندان ما نیز تعهدی در این قبال نداشته و این خطاهارااز زبان کوچه و بازارگرفته و به زبان ادبی وارد می سازندمن می گویم گرته برداری از ادبیات کوچه و بازار نه تنها زبان را توانمند نمی سازد بلکه ان را نحیف و شکستنی میکند زیرا وازه ها ، عبارت ها ، ساختار های دستوری و... از زبان به کوچه و بازار می ایند و بد ادا شده ، سپس به دست برخی میان مایگان در ساختی معیوب و نادرست در دوی باطل و در قالب های هنری به ویژه ادبیات و نمایش عرضه می گردند. این دمیدن در شیپور از سر گشادش نه تنها هیچ خدمتی به ادبیات گرانقدر و گرامی پارسی نیست که آسیب های بسیار با خود می اورد.
امید وارم همه ی دست اندرکاران ادب و ادبیات پارسی دغدغه ی پاسداشت و پیشبرد آن را در ساختی درست ، فخیم ، شایسته و بایسته داشته باشند. 
با احترام 
نیما خسروی 
چهارم تیرماه نود و سه

 

این نوشته را می توانید اینجا و اینجا نیز ببینید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد