نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نظر تارکوفسکی درباره ی سریر خون به کارگردانی کوروسوا

نظر تارکوفسکی درباره ی سریر خون به کارگردانی کوروسوا :

  

در روایت کوروساوا از مکبث به یک تمثیل خارق العاده برخورد کردم. در سکانسی که مکبث در جنگل گم شده است یک کارگردان ضعیف تر احتمالا از بازیگرانش می خواهد که با هول و عجله در مه به به دنبال راه درست بگردند و این کار را لابه لای درختان دائما تکرار کنند.
اما نابغه ای مثل کوروساوا چه می کند ؟
او یک محیط متمایز ، با یک درخت به یاد ماندنی را انتخاب می کند. 
سواران 3 بار به دنبال 3 دایره می روند.
اما از زاویه دید درخت در نهایت مشخص می شود که آن ها راهشان را به دنبال یک نقطه ادامه می دادند. سواران باور ندارند که مدت طولانی ست راهشان را گم کرده اند.
کوروساوا در نحوه ی برخورد با مفهوم فضا یک رویکرد شاعرانه ظریف را به نمایش می گذارد. وی خودش را بدون کوچکترین ادا و اطوار یا مبالغه ای بیان می کند.
چه چیز می تواند ساده تر از این باشد که دوربین را تنظیم کنی و با آن 3 مرتبه بازیگرانت را دنبال کنی ؟!

 

این توشته را اینجا و اینجا  ببینید 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد