نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

تارکوفسکی و راهبری بازیگران

تارکوفسکی و راهبری بازیگران
  
من بابازیگران کار نمی‌کنم. من با مارسل کارنه (یا رُنه کلر) موافقم. او در جواب همین پرسش که از او پرسیده شده بود گفت: «من با آن‌ها کار نمی‌کنم، به آن‌ها می‌پردازم. » به نظر من، بازیگران در یک صحنه‌ی خاص نباید همه‌چیز را درباره‌ی وظیفه‌شان، یا بیش‌تر از وظیفه‌شان بدانند. چیزی که من به عنوان یک قاعده برای بازیگر توضیح می‌دهم، وضعیتی‌ست که باید در آن باشد، برایش شرح می‌دهم
که نگران چه باشد، از چه بابت هیجان‌زده شود.
از طریق به دست آوردن این فاکتورهای اساسی است که بازیگر می‌تواند به درک روشنی از فرم و ماهیت بازی‌اش برسد. برخی از کارگردانان هستند که عملاً به بازیگر نشان می‌دهند چه کار باید بکنند، آن‌ها سعی می‌کنند عین حرکاتی را که می‌تواند کمک‌شان کند بیابند.

اگر بازیگری متوجه‌ی منظورم نشود، خب البته، ممکن است به او نشان دهم. اما یک بازیگر باید قادر باشد بازی بکند، تنها چیزی که باید برایش توضیح داده شود، وضعیت ذهنی خود اوست.

اما وقتی که یک بازیگر نتواند وضعیت ذهنی را دریابد، شما باید ابتکار به خرج بدهید؛ گاهی اوقات مجبورید برای کمک به او به انواع مختلف راه‌ها فکر کنید. از طرف دیگر، وقتی آدم وادار می‌شود این گونه از قوه‌ی ابتکار خود استفاده کند، تنها معنایش این است که بازیگر شایستگی کامل ندارد.

آندری تارکوفسکی پس از ساختن فیلم آندری روبلف
گفت‌وگوی ماریا چوگونوا با آندری تارکوفسکی برای نشریه‌ی پرده‌ی سینما در سال
1966

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد