نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

پیراهنی از شعر پاییزها


به باغ دلتنگی ام که آمدی
هر شعرم
به پایت
آواز می خواند ،
 با برگ های اشتیاق
 پیراهنی بدوز
زیبای غزل های سپیدم!
شعر هایم را بپوش
که به تن تو عاشقند !

 

 

وبا رقص آتشین پیکرت

بسوزانم !
تا برسیم
به عریانی آرزو!
 ببین!
 ریشه کرده ام
در دل زمین
و درنگ می کنم
با خواب عطش
که بیایی تا بهار دیگر
و بر دست هایم
بشکفی
و برایت شعر بگویم
که باغ پر شود از برگ
تا بپوشی
پیراهن دیگری
از شعر پاییزها...
نیماخسروی
مهر 94

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد