نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

فاجعه پلاسکو فاجعه پلاسکو نماد کشوری که می سوزد و فرو می ریزد

فاجعه #پلاسکو نماد کشوری که می سوزد و فرو می ریزد

 

 از دیروز به هر جا که روی می کنم جستجوی در آوار ،دود و غبار ,سوختن و فرو ریختن ساختمان پلاسکو و سوگواری برای آتشنشانان جان سپرده حالم را بد و بدتر می کند ، گاه می اندیشم به همان اندازه که عکس و فیلم گرفتن از لحظه های فاجعه بیش از افراط بود و هر چه سلفی گرفتن از آن زشت تر و اسباب شرمساری بیشتر ، و ازهمه آنها غیرقابل تحمل تر قدم زدن آقای شهردار و مسئولان بر ویرانه پلاسکو (و پیام های تهوع آور ما هشدار داده بودیم خودشان نکردند!) است ، انعکاس خبرهای ابتر و موج تصاویر و فیلم ها و هیاهوی که به پا شده بیشتر مرا دچار اندوه می سازد که به راستی شگفت مردمی هستیم ما!

کنش گری شهروندی وواکنش نشان دادن به درد ها خوب است اما مباد که در شلوغی و ازدحامی که به راه می اندازیم اصل و اساس را گم کنیم و به فرع و حاشیه بپردازیم ،در میان خبرها منتشر شده و تحلیل های پی آیندش کمتر دیدم که به موضوع علت رخداد این فاجعه انسانی اشاره شود ، مسئولیت مدیران در قبال پیشگیری و آموزش های شهروندی و بازرسی و کنترل یادآوری گردد.
یادتان هست چندی پیش قطاری را که با مسافرانش سوخت ، یادتان هست چند سال پیش در همین تهران ساختمانی آتش گرفته بود و نردبان های آتشنشانی کوتاه بود و مردم خود را از ساختمان به پایین پرت کردند؟
دیروز داستانی دیگر بود ،هنوز حکایت فرسودگی وسایل آتشنشانی و نردبان هایی که بیشتر از یازده طبقه نمی رسند و شلنگ های آب فشانی که زورشان به حادثه ای چون #پلاسکو نمی رسد باقی بود ، از تعدادقربانیان خبر ندارم ، چه شهروندان و چه آتشنشانان ، اما عظمت فاجعه در آتش سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو که از نخستین نمادهای مدرنیسم ایران در سال های دور بود برایم در بردارنده ی تکانش تازه و هشدار دهنده بود .
گاه حادثه ای هر چند تلخ از خاکستر فراموشی مان پرده بر می دارد و به ماحقیقت هایی انکار ناشدنی را یادآور می شود.
در فضای سانسور شده و سکوت به ناچار جامعه ایران بحرانی نهفته که هر بار از یک جا بیرون می زند و آقایان بی آنکه کلاهشان را بالا تر بگیرند فوری موضوع را سر وهم بندی کرده می پوشانندش و ما که درگیر خود و مشکلات خودیم خوب یادگرفته ایم کمی غرولند کنیم ، اشکی به چشم بیاوریم و خانه پرش شمعی روشن کرده و واژه ای توئیت نماییم ،اما غافل بمانیم از اینکه حکمرانی بیش از آنکه در پی گرفتن مالیات و تثبیت خود با راهپیمایی های دولتی و انتخابات و ... باشد، در درجه نخست نیازمند تدبیر و مسئولیت پذیری برای ایجاد رفاه اجتماعی و به حداقل رساندن آسیب های اجتماعی است ، اگر تاکنون صنعت حمل و نقل قطارشهری ژاپن با آن قطار های با سرعت بالای 200 کیلومتر در ساعت سانحه ای نداشته نه امام زمان و عنایت خداوندی یاریش کرده و نه اقتدار نیروی پلیس و امنیتی آن !
پلاسکو فرو ریخت و بار دیگر دریافتیم چقدر آسیب پذیریم!
پلاسکو فروریخت و همه چیز مان را به چالش کشید : تزویر بالادستی ها ، سوء تدبیر در مدیریت شهری، مدیریت بحران، قانون‌مداری و حتا فرهنگ رفتاری خودمان را که راه را بر نیروهای امداد بسته بودیم تا عکس و فیلم سلفی بگیریم !
پلاسکو فرو ریخت تا نمادی باشد از کشوری که دارد می سوزد و هر آن بیم ان می رود که فرو ریزد و ساکنانش را در آتش و آوار فرو بلعد ....این کهنگی و فرسودگی و از درون پوکی و ادعاهای پوچی در جای جای ساختار های حکومتی ،اجتماعی ، فرهنگ ایران دیده می شود حتا اگر برج های جدید بسازیم وبا خودروهای میلیاردی برمسیر حسرت و درد مستمندان برانیم یا با اپلیکیشن های آیفون هایمان سرگرم شویم ،
ماجرای فرو ریختن ساختمان پلاسکو در کامم تلخی تکان دهنده ای دارد ، و یک درنگ تلخ تر ، هر گاه در کشورم چنین تراژدی هایی رخ می دهد چند شاخصه به چشم می خورد :تدبیر و پیش بینی وجود نداشته ، کشته ها و خسارت ها بیش از اندازه اند و شور حسینی و هیاهوی سوگوارانه مان بیش ازآنکه نوید کنش گری کارساز و مثبت داشته باشد به هیاهوی بسیار برای هیچ می ماند ! نه رییس جمهوری عذر می خواهد ، نه وزیر ی عوض می شود و نه شهرداری استعفا می دهد!
آتش سوزی و ویرانی ساختمان پلاسکو و غم جانگداز قربانیانش تصویری هشدار دهنده از همه هراس من از فروریختن وطن است .

#نیما_خسروی 
یکم بهمن 1395
T.me/nimaphonix

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد