نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

واکاوی یک نما در سینما :فیلم" آبی" از سه گانه کریستوف کیشلوفسکی

 

   واکاوی یک نما در سینما : فیلم" آبی" از سه گانه  کریستوف کیشلوفسکی
پس از سکانس نخست که صحنه تصادف خودرو به صورت موجز به نمایش می آید؛ تصویر سیاه می شود . ژولی به هوش آمده ولی روی تخت در بیمارستان است .تکه ای پر را می بینیم که در جریان هوا تکان می خورد سپس قامت مردی سپید پوش به صورت تار دیده می شودکه به بالین ژِولی آمده .ما این را از نگاه او می بینیم . پزشک خبر مرگ دختر و همسر ژولی را به او می دهد.واکنش به سخنان او در مردمک چشمان ژولی مشاهده می شود .هیچ پرگویی در کار نیست و سازو کار تصویر آنچنان بسته شده که همراه با ژولی با اطلاعاتی که از طریق صدا و تصویر به دست می آوریم از کل ماجرا باخبر شویم .به بیان دیگر آقای کارگردان با نمایش جزء ذهن را به کل می رساند.
این فشردگی زمان و تصاویر بی هیچ پیرایه و تمهیدی در چشمان ِولی و سپس چهره او پدیدار می گردد.او که از شنیدن این خبر شوکه شده نمی تواند اشک بریزد و تنها خطوط چهره اش فشرده می شود .این سکوت اما دیری نمی پاید و ناگهان به نمای شکستن شیشه پنجره توسط ژولی قطع می شود.
کارگزدان بی آنکه بگذارد مخاطب به وادی احساس بغلطد یا با زن همدردی کند. نمارا می بنددو با نمای شکستن شیشه باز می کند .در آن بستن و این باز کردن اما خبری از سکوت و سکون پیشین نیست .کیشلوفسکی بزرگ نمای تصادف را با رعایت فاصله (فصل حضورپزشک و خبر مرگ همسر و فرزند زن )به شکستن شیشه توسط ژولی می چسباند .
حرکت بیهوده ه ای که نخستین واکنش ژولی در برابر تصادف است و از سر ناتوانی در برابر سرنوشت غمبارش بر می آید.واکنشی که گذشته اش و همه چیز های عزیز از کف رفته اش را دیگر به او باز نخواهد گرداند. این رخدادضمن آنکه اجازه درگیر ساختن حس مخاطب با فاجعه پیش آمده را نمی دهد تلخی واقعیت و پیامد های آن در قالب تنش و ویرانی درونی روزافزون زن را به ما نشان می دهد . گویی صدای مهیب شکستن شیشه زنگ خطری است که به ما هشدار می دهد روزهای ذشواری در انتظارژولی است.

این برش کوتاه که از سه بخش جداگانه اما مرتبط ( تصداف – بیمارستان – شکستن شیشه ) بیان گردید نگرش کریستوف کیشلوفسکی را به خوبی باز می نماید.اینکه روزگار بر مدار خواست آدمی نمی گرددو انسان هرگز نمی‌تواند آن‌گونه که خود می‌خواهد زندگی کند.ژِولی در این غم و تنهایی باید خود را بیابد ؛در میان همه ی تضاد های پیش رویش ، تضاد میان مرگ و زندگی، جبر و اختیار، شانس و تقدیر، خیانت و وفاداری و یأس و امیدکه درون‌مایه‌های اصلی فیلم‌های کیشلوفسکی هستند.

hreeColors: Blue1993

Krzysztof Kieslowski


آبی (Bleu) محصول سال 1993
کارگردان : Krzysztof Kieslowski
فیلمنامه : کریشتف کیشلوفسکی - کریشتف پیسیویچ
فیلمبردار : اسلاومیر ایدزیاک
موسیقی : زبیگینف پرایزنر
مدیر فیلمبرداری: سؤاومیراایجاک
موسیقی: بیگنیف پرایسنر
تدوین: ژاک ویتسا
صدابردار: ژان کلود لارو
کارگردان هنری: کلود لنوار
طراح دکور: کلود لنوار
بازیگران: ژولیت بینوشه (ژولی)، بنوآرژن (الیویه)، هلن ونسان (روزنامه‌نگار)، فلورانس پرنل (ساندرن)، شارلوت وری (لوسیل)، امانوئل ریوا (مادر) و ..          
         

به تلگرام من بپیوندید: اینجا                                                                                                                                                                               

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد