نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

Biutiful فیلمی سخت زیبا!


  Biutiful  فیلمی سخت زیبا! 

 نیما خسروی

کارگردان و ادیتور : آلخاندرو گنزالز ایناریتو (Alejandro Gonzalez Inarritu)  فیلمنامه:  آلخاندرو گنزالز ایناریتو(Alejandro Gonzalez Inarritu)، آرماندو بو(ARMANDO BO )، نیکلاس گیکبنه(NICOLÁS GIACOBONE )،فیلمبردار: رودریگو پریتو(RODRIGO PRIETO )، موزیک: گوستاوو سانتالالا(GUSTAVO SANTAOLALLA )، تهیه کنندگان: (JON KILIK- FERNANDO BOVAIRA) بازیگران. خاویار باردم(javier Bardem) (اوکسبال)، ماریسل آلوارز(mareicel Alvarez (مارامبرا)، هانا بوچایب (hanaa Bouchaib) (آنا)، گویللرمو استرلا(guillermo Esrella) (ماتئو)، و دیگران: Eduard Fernandez, Cheikh Ndiaye, Diaryatou Daff, Cheng Tai Shen, Luo Jin محصول: ۲۰۱۰ اسپانیا/ مکزیک، زمان: ۱۱۶ دقیقه، زبان اصلی‌: اسپانیایی.

ادامه مطلب ...

آدمکش هایی که دوستشان داریم!

تاریخ سینما از ابتدا تاکنون شاهد شخصیت‌های آدمکش بسیار بوده، اما بعضی از این شخصیت‌ها بیش از بقیه در خاطر تماشاگران سینما مانده‌اند. آنچه در پی می‌آید ۱۰ مورد از شخصیت‌های آدمکش به یادماندنی دنیای سینماست.



● Philip Raven با بازی Alan Ladd (آلن لد)

▪ فیلم This Gun for Hire (این اسلحه اجاره ای است) (۱۹۴۲)
آلن لد به مدد همین فیلم توانست یک‌شبه از یک بازیگر بی‌نام و نشان استودیویی به ستاره‌ای درجه یک بدل شود. اما دلیل این مساله چه بود؟ او نقش آدمکشی کاملا بی‌رحم را بازی کرد. پرده سینما تاکنون دیگر شخصیتی مشابه فیلیپ ریون ندیده است.
او شخصیت محوری داستانی از گراهام گرین درباره فروش اسرار گازهای سمی در دوران جنگ بود که از کشتن (یا ضرب و جرح) مردان و حتی زنان هیچ‌گاه احساس ندامت نمی‌کند و هر شاهدی که جنایتش را دیده، از جمله پلیس‌ها را می‌کشد. با وجود این، نظر به ملاحظات اخلاقی آن دوران، مقامات استودیو اصرار کردند ریون وجهی انسانی نیز پیدا کند.

ادامه مطلب ...

گوی طلایی در دستان اصغر فرهادی :چهره ی سیلی خورده هنرمند وطن


شصت و نهمین دوره جایزه گولدن گلاب (گوی طلایی) در حالی از ساعت چهار بامداد امروز به وقت تهران آغاز شد که اصغر فرهادی رقابتی سخت برای کسب عنوان برترین فیلم غیر انگلیسی زیان را در پیش داشت اما اقبالی که در رویدادهای بین المللی سینمایی نسبت به «جدایی نادر از سیمین» صورت پذیرفته بود به گوی طلایی نیز تنه زد تا ساخته ارزشمند فرهادی نخستین فیلم ایرانی باشد که موفق به کسب جایزه گولدن گلوب شود.


جایزه برترین فیلم غیرانگلیسی زبان گولدن گلوب شصت و نهم به اصغر فرهادی برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» رسید تا نماینده ایران در اسکار، یک گام بلند به سمت تصاحب این عنوان ارزشمند بردارد.


اصغر فرهادی وقتی به همراه پیمان معادی به روی سن رفت و جایزه خود را از دستان خانم مدونا دریافت کرد سخنرانی خود را چنین اغاز کرد: پیش از آمدن به اینجا همواره فکر می کردم که از چه کسانی سخن بگویم و تشکر کنم. از پدرم؟مادرم؟همسرم؟دخترم؟دوستانم؟ ولی الان که فکر می کنم هیچ چیزی را بهتر از این نمی بینم که از مردم سرزمینم ایران تشکر کنم. مردم ایران مردم صلح طلبی هستند. مردم ایران دوست داشتنی ترین مردم دنیا هستند.فیلم فرهادی که از زمان شرکت در جشنواره برلین تا کنون برنده 52 جایزه بین المللی شده بود که 37 مورد از این جوایز به عنوان بهترین فیلم بوده است

    


. این فیلم همچنین در جشنواره فیلم برلین برنده سه جایزه شده بود که در تاریخ این رقابت ها بی سابقه بود.فیلم فرهادی در این بخش از مسابقات با فیلم های «گل‌های جنگ» ساخته ژانگ ییمو محصول مشترک چین و هنگ‌کنگ، «در سرزمین خون و عسل» به کارگردانی آنجلینا جولی محصول آمریکا که در آن به زبان بوسنیایی، «پسربچه با دوچرخه» ساخته برادران داردن که محصول بلژیک و «پوستی که در آن زندگی می‌کنم» به کارگردانی پدرو آلمودوار از کشور اسپانیا رقابت می کرد و توانست جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را به خود اختصاص دهد.جوایز گلدن گلوب را انجمن مطبوعات خارجی هالیوود اعطاء می‌کند. گلدن گلوب پس از اسکار مهمترین جایزه سینمایی در آمریکاست

.

ادامه مطلب ...

ما سه نفر

آدمی به پرواز هایش زنده است

چند سال پیش زمانی که در دانشگاه درس می خواندم مشکلی برای یکی از همکلاس های ما پیش آ:مد و او را از دانشگاه اخراج کردند...تصمیم گرفتیم که فردای آن روز به حمایت از دوستمان سر کلاس نرویم و به جای ان به دفتر رئیس دانشگاه که آخوند زبان نفهم و عضومجلس خبرگان هم بود رفته و آنجا تحصن نموده و الغای حکم نا عادلانه در حق دوستمان را خواستار شویم...درمجموع5 -24نفربودیم که هم قسم شدیم ...همانطور که به ساعات آخر شب نزدیک میشدیم یکی یکی خبر می رسید که دوستان از آمدن انصراف داده اند...کم کم اضطراب را در نگاه یکایک بچه ها می دیدم و خودم هم دست کمی از انها نداشتم ..انجام اینکار مساوی بود بادر افتادن با شبکه مافیایی و سیاسی حاکم بر دانشگاه و چه انگ ها که به ما نمی زندند و چه بسا خودمان هم در خطر تعلیق از تحصیل و مشکلات آتی قرار داشتیم.تنها وحدت و یکپارچگی می توانست ما را از آسیب پذیری تا حدودی حفظ کند...صبح که شد نیمی از دوستان کناره گرفتند وبسیاری از آنها هم که باقی مانده بودند در رودر بایستی گیر کرده بودند....به راه افتادیم ....دیگرتوجهی به رفقایم که سر قرار نیانده بودند یا انها که آمدند و گفتند نیستیم و رفتند و آنها که به گوشم می خواندند که آینده خودم را بخاطر یک دانشجوی اخراجی به خطر نیندازم نداشتم وقتی به دفتر رئیس رسیدیم فقط سه نفر بودیم ...من..آن دانشجوی اخراجی و یک دوست دیگرمان....امروزکه سال ها از ان رویداد گذشته و دانشجوی پر شر و شور و آرمانگرای آن زمان آرامترو( شاید عاقل تر!) شده است می اندیشم که به راستی همه ی آنها که به مصلحت یا ترس یا منفعت از مطالبات شهروندی و حقوقی خود میگذرنددوام عمردولت ستمپیشگان رابیمه میکنند....من در آن روز و پس از ان کار زیادی نتوانستم برای آن دانشجو انجام دهم اما در پیش وجدانم سربلندم .امروز رفقای آن دوران که تنهایمان گذاشتند در گوشه ای از این خاک روزگار می گذرانند.انها ندانستند( یا این مهم را نادیده گرفتند)که زندگی ماندن در پیله تنگ و تار عادت ها و پیروی کورکورانه ازقوانین پیر و پوک و پوسیده ی حاکم نیست و ادمی به پرواز هایش زنده است. این خاطره رابه این دلیل نوشتم که تاکید کنم همبستگی ،جسارت و ازجان گذشتگی و تحمل مصایب و فداکاری شرط اساسی رسیدن به آزادی است.تا زمانی که ترس یا طمع یا مصلحت اندیشی بر ما حکومت میکند هر تحقیری را خواهیم پذیرفت و به هر ناشایستی تن در خواهیم داد.

گمشده: شغری از نیما خسروی


خانم ها!
آقایان!
باز
کودکیم
لبخند را در نقاشی هایش گم کرده است

وووو

ادامه مطلب ...