لطفا به کارتون زیر خوب بنگرید:
چیزی بیش از ۲۰سال است آن را دارم و بر این اندیشه ام که بیش از 30سال پیش کشیده شده باشد.
طراحش را نمی شناسم و یکبار در نشریه وزین «کتاب هفته» به سردبیری زنده یاد "شاملو "دیدمش و چند سالی به دیوار اتاقم نصب بود.
این طرح گاه همه وجودم را از یک دلتنگی غریب پر می کند. ژرفای تصویررا ببینید:
جایی که قرار است برترین خواستگاه آرمان و آرزووامید آدمی باشد در بالا ترین قسمت تصویر تکان دهنده است!فرجام شومی که به انتظار او نشسته است ؛
بلندای خوفناک دیوار های ناگزیر و نا گریز را در دو طرف بنگرید.
و در انتها ......سرنوشت تراژیک انسان ....
آیا من و تو عزیزکم پایانی جز این خواهیم داشت؟
آبشخور: هفتمین ققنوس
اینهم نگار خانه ای که ادمی را به اندیشه وا می دارد :
طنز سیاه رامیرو زاردویا از کوبا :
در طرح کاریکاتور ، یک چین ، یک خط ، مبالغه در یک برجستگی یا انحناء ، حتی یک نقطه مبین واقعیتی است. از اینرو کاریکاتوریست به عنوان مفسری شناخته می شود که فرآیند طرح را از محدوده ی یک پیام آنی و ساده و عینی بر می گیرد و به سوی انگیزه ای برای تفکر پیش می راند.
آنچه کلمه کاریکاتور بدان اطلاق می شود ممکن است تنها یک طرح تمثیلی یا کنایه ای باشد ، با این هدف که بجای خنداندن بیننده ، وی را به تفکر وا می دارد. آنچه از کلمه ی کاریکاتور بر می آید این است که یک اثر کاریکاتور معمولا مقداری تخیل و اغراق را در خود آمیخته دارد ؛ مهمتر از آن اینکه ، در بیان هدف خود از اصطلاحات روزمره و عام به همان شکل متداول بهره می گیرد . این خود یکی از ویژگی های تعیین کننده کاریکاتور در منطقه زمانی خلق اثر است .
با دیدن کاریکاتو ، ناخودآگاه مفهوم خنده و شوخی در ذهن تداعی می شود . اما اگر از این جهت به تعداد بیشمار آنها نگاه کنیم ، می بینیم در بسیاری از این تصاویر ، سعی در ایجاد خنده و شوخی صرف نبوده است . در حقیقت بعضی از بزرگترین آثار کاریکاتور ، به لحاظ جدی بودن و تاثیری که بر عواطف و احساسات وارد می کند ، با سایر اشکال هنری های تجسمی به رقابت برخاسته اند
توکا نیستانی: