رد پا ها می روند
با نه اعتنایی به امید که می سوزد
و نه رحمی با دل من که خونین ،
در زمستانی
که رد پاها
باز نمی گردند.
به آرزوی رها شدن ازدرد
انسانی
کُشت
خود را
به درد!
نیماخسروی
به کانال تلگرام من بپیوندید : nimaphonix@
ادامه مطلب ...گفت:
-می نویسی؟
از گذشته یا حال؟
گفتم :
-می نویسم.از همیشه
تا مرز محال.
نیما خسروی