️درباره فیلمنامه «حقایق درباره ی لیلا دختر ادریس»بهرام بیضایی
ادامه مطلب ...
هین سخن تازه بگو تا دو
جهان تازه شود
وارهد از حد جهان بیحد و اندازه شود
خاک سیه بر سر او کز دم تو تازه نشد
یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود
هر کی شدت حلقه در زود برد حقه زر
خاصه که در باز کنی محرم دروازه شود
آب چه دانست که
او گوهر گوینده شود
خاک چه دانست
که او غمزه غمازه شود
روی کسی سرخ
نشد بیمدد لعل لبت
بی تو اگر سرخ
بود از اثر غازه شود
ناقه صالح چو ز
که زاد یقین گشت مرا
کوه پی مژده تو
اشتر جمازه شود
راز نهان دار و
خمش ور خمشی تلخ بود
آنچ جگرسوزه
بود باز جگرسازه شود
مولوی جلال الدین محمدایرانی
آشفته سر به تماشا !
می ستاید شاعر
زنی را که نیست.
با حسرتی که پژمرد
پای دار قالی ها.
توت های نارس
آرزوهای تو اند
تا رسیدنشان درنگ کن
با
کمی بیشتر
خون دل و آفتاب امید .