واروژان،نبوغ بی تکراردر موسیقی پاپ ایران
دربارۀ «واروژ هاخباندیان» ملقب به «واروژان» و تأثیرش بر موسیقی پاپ ایران کم و بیش سخن گفته شده است. آثار واروژان و و همۀ این کم و بیش سخن گفتنها در ستایش او بوده است، تا آنجا که در زمان حیاتش وی را پدر موسیقی پاپ ایران نامیدند. در سالهای ابتدایی دههٔ پنجاه، ذائقهٔ موسیقی روز ایران کمکم به سمت موسیقی پاپ تمایل پیدا کرد و «واروژان» فردی بیرقیب در این نوع موسیقی گردید. وی چه با ساخت ملودی و چه تنظیم آثار دیگران، صاحب شناسنامهای پربار در این حیطه شد.
واروژان» برای اولین بار روی ترانهٔ «بدرود» ایرج جنتی عطایی و صدای ویگن، ملودی ساخت و آن را تنظیم کرد.او کار خود را با انجام تنظیم آهنگهایی برای رادیو آغاز کردو سپس برای ساخت آهنگ برای یکی از برنامههای تلویزیون «زنگولهها» (کشف صداهای تازه در تلویزیون) انتخاب شد. این آغاز کار واروژان در ترانه بود. یکی از اولین آثار او ترانه «قصه دو ماهی» از ترانههایشهیار قنبری با صدای گوگوش بود که اولین ترانه «موسیقی نوین ایران» لقب گرفت. این همکاری ادامه پیدا کرد و روز به روز بر تعداد ترانهسرایان و آواز خوانانی که می خواستند با او همکاری کنند بیشتر میشد.واروژان در کنار پرویز مقصدی، پرویز اتابکی، محمد اوشال، آندرانیک و … از طلایهداران جریان موسیقی پاپ در دهۀ چهل بودند. اینان به جز برخی آثار سالهای نخست فعالیتشان، به نمونههای روز دنیا نیز در این سبک نظر داشتند و برای نسل جدیدی از خوانندگان آهنگسازی میکردند و اساساً با گونهای دیگر از کلام که بعدها ترانۀ نوین نام گرفت و ترانهسرایان ویژۀ خود را داشت.
مهمترین اثرگذاری واروژان در زمینۀ تنظیم است، او تنظیم را از فرمی مغشوش با هارمونیای عموماً ساده و بعضاً با پیوندهای غلط کلاسیک یا همصداییهای همیشگی که تحت تأثیر موسیقی ردیفی بود به فرمی تکامل یافته و دارای ارزش موسیقیایی و فنی بدل کرد.از دیگر نکات برجستۀ کارنامۀ هنری واروژان تنظیمهای او بر روی ملودیهای دیگران است که خود فهرستی است مملو از ماندگارترین و مؤثرترین آثار پاپ ایران در چهار دهۀ اخیر، ترانههایی چون «مرداب»، «دو پنجره»، «من و گنجشکهای خونه»، «مولای سبزپوش»، «بن بست» و … . توفیق آهنگسازانی که کارشان را به واروژان سپرده بودند، بی هیچ تعارفی و به اعتراف خود ایشان، مرهون دانش واروژان بوده است. واروژان همچنین در سمت و سو دادن به جریان حرفهای آن خوانندگان نیز بسیار مؤثر بوده است.
خوانندگانی که به طور وضوح کارنامۀ کاریشان به قبل و بعد از واروژان تقسیم می شود.
در تاریخ نگاری موسیقی معاصر بسیاری از حوزه های موسیقی پاپ به قبل و بعد از واروژان تقسیم می شوند.
واروژان در شهریورماه سال ۱۳۵۶، در حال ضبط موسیقی فیلم «بر فراز آسمانها»، سکته کرد و روز ۲۶ شهریور ۱۳۵۶ بعد از ده روز بستری بودن در بیمارستان جم تهران در سن ۴۲ سالگی درگذشت و یک روز بعد در گورستان ارامنه خاوران به خاک سپرده شد.
فیلمهای سینمایی :
• ۱۳۵۷ – بر فراز آسمانها• ۱۳۵۷ – کوسه جنوب• ۱۳۵۶ – سلام تهران• ۱۳۵۶ – در امتداد شب• ۱۳۵۵ – نازنین• ۱۳۵۵ – علفهای هرز• ۱۳۵۵ – شام آخر• ۱۳۵۵ – حرفهای• ۱۳۵۵ – بت ()• ۱۳۵۵ – ماه عسل• ۱۳۵۴ – همسفر• ۱۳۵۴ – کندو• ۱۳۵۴ – ذبیح• ۱۳۵۴ – شب غریبان• ۱۳۵۴ – هیچی بابا نمیشه• ۱۳۵۳ – ممل آمریکایی• ۱۳۵۲ – خروس• ۱۳۵۲ – شهر قصه• ۱۳۵۲ – تنها و گلها• ۱۳۵۱ – قدیر• ۱۳۵۱ – فدایی• ۱۳۵۱ – صبح روز چهارم• ۱۳۵۱ – سرگروهبان• ۱۳۵۱ – دشنه• ۱۳۵۰ – رشیدمجموعه تلویزیونی• ۱۳۵۴ – سلطان صاحبقران
مشهورترین ترانهها
• بوی خوب گندم (ترانهسرا: شهیار قنبری؛ خواننده: داریوش)• هفته خاکستری (ترانهسرا: شهیار قنبری؛ خواننده: فرهاد)• حرف (ترانهسرا:شهیار قنبری؛ خواننده: گوگوش)• شام آخر (ترانهسرا: شهیار قنبری؛ خواننده: ستار)• پل (ترانهسرا:ایرج جنتی عطایی؛ خواننده: گوگوش)• برادر جان (ترانهسرا: ایرج جنتی عطایی؛ خواننده: داریوش)• کندو (ترانهسرا: ایرج جنتی عطایی؛ خواننده: ابی)• باور کن (ترانهسرا: ایرج جنتی عطایی؛ خواننده: گوگوش)• فصل تازه (ترانهسرا: زویا زاکاریان؛ خواننده: گوگوش)• شب زده (ترانهسرا: زویا زاکاریان؛ خواننده: ابی)• پوست شیر، (ترانهسرا: ایرج جنتی عطایی، خواننده: ابی)• گهواره (ترانهسرا: زویا زاکاریان؛ خواننده: گوگوش)تنظیم• قصهٔ دو ماهی (ترانهسرا: شهیار قنبری، آهنگساز: بابک افشار، خواننده: گوگوش)• جمعه (ترانهسرا: شهیار قنبری، آهنگساز: اسفندیار منفردزاده، خواننده: فرهاد)• مرد تنها (ترانهسرا: شهیار قنبری، آهنگسازاسفندیار منفردزاده، خواننده: فرهاد)• جنگل (ترانهسرا: ایرج جنتی عطایی، آهنگساز: بابک بیات، خواننده: داریوش)• بنبست (ترانهسرا: ایرج جنتی عطایی، آهنگساز: بابک بیات، خواننده: داریوش)• گنجشکای خونه (ترانهسرا:اردلان سرفراز، آهنگساز:شماعی زاده، خواننده: گوگوش)• مرداب (ترانهسرا: اردلان سرفراز، آهنگساز: شماعی زاده، خواننده: گوگوش)• دو پنجره (ترانهسرا:اردلان سرفراز، آهنگساز: شماعی زاده، خواننده: گوگوش)• یاور همیشه مومن، (ترانهسرا: ایرج جنتی عطایی، آهنگساز: فرید زلاند،خواننده: داریوش)
جوایز :
برنده جایزه سپاس به خاطر موسیقی متن فیلم صبح روز چهارم در سال ۱۳۵۱
کوتاه از زندگی واروژان
واروژان» در سال ۱۳۵۲ به خاطر ساخت موسیقی فیلم «صبح روز
چهارم» در دورهی پنجم جشنوارهی «سپاس» جایزه این جشنواره را از آن خود کرد. در آن
شب در سالن «آریا شرایتون» وی حضور نداشت؛ چون باوری به برنده شدن خویش نداشت.
وی در گفتگویی که پس از دریافت جایزه با وی انجام شده بود،
در پاسخ به این سؤال که «کی متوجه شدی که برنده شدهای؟» گفت:
بعد از خاتمه مراسم... در چاتانوگا بودم که آقای خسرو
پرویزی آمد و خبر را به من داد.
وقتی از او پرسیدند: «چرا اقلاْ از تلویزیون نگاه نمیکردی؟»
گفت: «شهامتش را دارم بگویم که دلهره داشتم و میترسیدم روی
صحبتهایی که شده بود و پیشداوریهایی که این جا و آن جا میشد. فکر میکردم آقای
چکنواریان برنده خواهد شد».
و آن گاه که از او دربارهی حال و روزش بعد از خبردار شدنش
پرسش شد، این چنین پاسخ داد:
«چون هیچ انتظارش را نداشتم، ماتم برد و تا مدتی در سکوت و
خلسه بودم. بعد که «تقی مختار» و دیگران هم آمدند و خبر بیشتر تأیید شد، باورم شد.
من یک کاری در «صبح روز چهارم» کرده بودم و توقعی هم نداشتم. مضافاْ به این که
فیلم «بیتا» را هم ندیده بودم که مقایسهای بکنم بین کار خودم و آهنگسازش
چکناواریان».
- زندهیاد «بابک بیات» درباره ی فوت واروژان گفت:
« وقتی که مُرد، طبق رسوم ارامنه باید او را با بهترین
لباسی که داشت، دفن میکردند. وقتی در تابوت را باز کردند، واروژان را در کت و
شلوار تیرهای دیدم که تنها لباسی بود که داشت و آن را میپوشید... آرامش واروژان
در آن لحظه آن قدر تکاندهنده بود که همین لحظه هم بغض گلوی مرا میفشرد. با دیدن
جسم بیجان واروژان در تابوت، دگرگون شدم و حالم به هم خورد... مرگش را باور
نداشتم و تا یک سال بعد از مهر ۵۶، در خانهاش میرفتم؛ جلوی پنجرهاش میایستادم
و به خانه زل میزدم و هر لحظه منتظر بودم که بیرون بیاید و بگوید:
«بابک بیات همیشه سر ساعت میآید...»
- موسیقی پاپ با واروژان به سینمای ایران راه یافت .
واروژ از زبان دیگر هنرمندان
جنتی عطائی: « چقدر آرام و طناز بود! »
بابک بیات: « به جرأت میتوانم بگویم که واروژان یک عمر در
موسیقی ایران جاری است. او یک عمر زحمت کشید تا در موسیقی ترانهای مملکت ما، لحظههای
زیبا خلق کند. ما هر چه در ترانه داریم از واروژان داریم. تمام تنظیم ها و تم ها
ریشه در آثار واروژان دارند.
بسیاری از تنظیمکنندگان موسیقی ایران که بعد از واروژان شروع
به کار کردند، راه واروژان را ادامه دادند. او آن قدر بیعقده بود که پیشرفت هر
هنرمندی، او را خشنود میکرد. یادم میآید وقتی موسیقی فیلم «برهنه تا ظهر با
سرعت» را به تنهایی میساختم، او مرتب نگران من بود که مبادا نتوانم کار خوبی
ارائه دهم. ولی وقتی موسیقی فیلم را شنید، از جا بلند شد، مرا بوسید و گفت که
معلوم است خیلی زحمت کشیدهای! و این بوسه و این جمله برای من جاودانه شد...»
شهیار قنبری: « از ترانه ای یاد می کنم با نام دهکده کوچک
من. ترانه ای که ضیاء آن را اجرا کرده است. واروژان و ضیاء، ترانه را به جشنواره
موسیقی آتن در یونان بردند. این ترانه برایشان مدال و تقدیرنامه ای به همراه داشت.
اما... ترانه گم شده است و هیچ نسخه ای از آن در دست نیست! »
احمد رضا احمدی: « در کافه "ری" به واروژان معرفی
شدم. شوخ بود. اهل طنز، آرام، مهربان و خجول بود. آن سالها در هنرستان عالی
موسیقی تهران درس میخواند. سازش پیانو بود. متولد ۱۳۱۵ بود و از همان سالها،
قیافهی او بیشتر از سنش به چشم میخورد ... طبع والایی داشت و در زمینهی کارش به
استادی رسیده بود... »
http://fa.wikipedia.org/wiki/واروژ_ه
%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=2900
http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=43DA8833-022B-4552-93FA-D68290737305
این نوشته را می توانید در این جای ها ببینید: اینجا و اینجا
روحش شاد... واروژان نابغه ی تکرار نشدنی موسیقی ایرانه...