نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

حسرت

حسرت پرنده بود.
زیبا 
در رشته های بلور باران و
تشویش ذهن خاک.
سبز!
در دعای دست درختان.
سرخ!
در شرم رخساره دختران
در دل تو می شکفت و 
در رویای من .
بر لب های تو 
بر زخم های من.
-
نامش؟!
آرزوی محال!
نیما خسروی 
شنبه 19/8/75
بروجرد


برچسب‌ها: حسرتشعری از نیما خسرویهفتمین ققنوس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد