نمی دانم تا چه اندازه ای رستم را می شناسید .رستم شاهنامه را می گویم که قهرمان قهرمانان و مهم ترین شخصیت اسطوره ای ادبیات پارسی است .
این شخصیت در فارسی باستان و گاتها و دیگر بخش های اوستا به معنی "دلیر" و "پهلوان" آمده است و تهمتن نیز از همین ریشه است به معنی بزرگ پیکر و قوی اندام و در حقیقت تهمتن معنی کلمه ی رستم است. بنابر آنچه گفته شد رستم یعنی کشیده بالا و بزرگ تن و قوی پیکر.
رستم در شاهنامه نماد یک ملت است ، بی انکه پاک از کاستی های انسانی باشد پهلوانی است با سینه ای فراخ چون دریای پارس و سری بلند چون البرز و بازوانی سخته چون پولاد ، گاه می لغزد ،گاه بیهوده خشم می گیرد و گاه آن سان که مامی خواهیم نیست اما رستم است به سان مردمی که از هزاره های پیشین تا امروزدر این زادبوم زیسته اند ."برخی معتقدند رستم زاییده خامهٔ توانای فردوسی آن رستم زابلی راستین نیست، ایرانی است در بردارندهٔ قهرمانیهای نیایش گرشاسپ و تواناییهای شعری فردوسی و نیاز مردم ایران به چنین اسطورهٔ زنده و دیرپایی."
هر انجا که وطن در خطر ایل غار دشمن قرارمی گیرد اوست که به یاری می آید و ایران را نجات می دهد .خداجو و مومن است امانه چندان به دین زرتشت بلکه بیشتر گرایش به آیین های مهر وپهلوانی دارد .
ثمرهی این وصلت، رستم، بزرگترین پهلوان ایرانیست و این رویداد در همان آغاز کتاب، همهی کسانی را که میخواهند انگیزهی فردوسی را در سرودن شاهنامه به تازیستیزی او نسبت دهند، خلعسلاح میکند.
بر این اندیشه ام که چرا باید رستم ایران از چنین نژادو ریشه ای باشد؟
این نوشته را همچنین می توانید اینجا و اینجا نیز بخوانید
سلام. ازین تصویر میتونم استفاده کنم؟اجازه کپی میدین؟
سلام با ذکر منبع یلامانع است