درباره مردی با گیتار و قلم که جایزه نوبل ادبی گرفت
ادامه مطلب ...پاهای زخمی رقصنده ی باله
به یاد آورد
دل خونینم.
در سنگلاخی که رقصیده ام .
برایت
ای عشق!
نیماخسروی
این شعر را می توانید در اینجا و اینجا و اینجا نیز بخوانید
به تلگرام من بپیوندید:
فِرِدی مرکوری نازنین زادروزت خجسته !
پنجم سپتامبر (15شهریور ) هفتادمین زادروز فردی مرکوری هنرمند ترانهسرا و خواننده گروه افسانه ای کوئین است .روایت شگفت انگیز زندگی آنگونه است که در میان صدها و هزاران و میلیون ها انسانی که آمده- نیامده می روند و خاموش و فراموش می شوند ؛ انسان هایی نیز هستند که نقش یادگار خود را بر دیوار ماندگار تاریخ می زنند و حتا با به پایان رسیدن زندگی جسمانی خودپایان نمی یابند .
بررسی یک بند از یکی از «شبانه» های شاملو
«شبانه»از کتاب « ابراهیم در آتش» یکی از زیباترین سروده های شاملو است که ستایش بسیاری از منتقدان را برانگیخته و شاید به جرئت بتوان گفت اوج هنرنمایی او در شعر سپید است .
یکی از شیوه هایی که شاملو در این شعر به کار گرفته آوردن پرسش های پی در پی است ، پرسش های آگاهانه که بی پاسخ نمی ماند اما آنگونه که راه را بر تاویل های دگر برشعرش ببندد.در این شعر از نخست تا پایان با گفتگوی درونی شاعررو به روییم .دیالکتیک شاعرانه ای که نه از سنخ منطق که پیرو حس تغزلی است که دل شاعر را آکنده و اندیشه های چالشگرانه اش با فضای استبداد .این روش ره عنوان یکی از نشانه های سبکی در گوشه گوشه آثار شاعر دیده می شود.
نخست با هم شعر را بخوانیم :