با شاعرگریستن
=======
شاعر!
میان کودک ودیوانه !
چه می کنی
با گونه های خیس؟
چشمهایت می خندند
به نور بازی های اشراق
از دریچه روشن…
مگر از نسیم
بشارت بهار شنیده ای؟
شبی که از آنسوی خاطره
عطر یاس هارا بیابم
با تو
خواهم گریست