نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

پرده خوانی(شعر از نیما خسروی)


 
 
پرده خوانی
======

باد با لحن درهامی آمیزد
نگاه تو پرسان
از رازِ دفینه ها 
درمردآب خاطره ،
من در تصویری 
سالهاست ایستاده ام 
بادستهای خالی ام 
مصلوبِم
به نقش عجز
در فهماندن خود به دیگری!
از زخم های کهنه ام 
خونابه ی ادراک روان.

مادینه ی عاشقانه های اساطیر!
دل به سیب مبند
دیگر
از دهلیز هزار توی کرم های همیشه 
پروانه های تکرار 
پرمی گشایند
و داستان ما 
بر لبان پریان غمگین 
دل آواز های حسرت دیرین ....

از پرده نقاشی 
برون می آیم ،
به تو لبخند می زنم،
روی برمی گردانی
پنجره ها 
به سوگ رابطه نشسته اند.
و خاموشی
قهقهه می زند به  کابوس لحظه هامان 
از یاد مبر گلم !
شادی
نمی شکوفد درسال های فراموش؛
کلید
در دست توست 
اما رفته ای.

به گشودن در
پیر می شوم
هنگامی که
از سفر 
جوان برگردی!

نیما خسروی
بازنویسی هفتم امرداد نود ودو 


 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد