نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

پیرامون سخنرانی جنجالی شاملوبا موضوع تاریخ و فردوسی

 

شاملو در سال 58 در کتاب جمعه به صورت جسته و گریخته به نقد خرد سیاسی در تاریخ باستان (در پانویس نوشتاری که قدسی قاضی‌نور درخصوص حذف مطالبی از کتاب‌های درسی پس از انقلاب به رشتهٔتحریر درآورده بود) پرداخت اما چیزی در حدود ده سال پس ازانتشار نظرش در این کتاب در هجدهم فروردین‌ماه ۱۳۶۹ به دعوت مرکز پژوهش و تحلیل مسائل ایران سیرا (CIRA )جلساتی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا برگزار شد که هدف آن، بررسی هنر و ادبیات و شعر معاصر فارسی بود. سخنران یکی از این جلسات احمد شاملو بود. او در این جلسات با ایراد سخنانی پیرامونشاهنامه به مباحث زیادی دامن زد.

شاملو این سخنرانی را در توجه دادن به حساسیت و نقد برای رسیدن به حقیقت و نقد روش روشنفکری ایرانی و مسئولیت‌های آن ایراد کرد و با طرح سوالاتی فرهیختگان ایرانی خارج از کشور را به بازبینی و نقد اندیشه و یافتن پاسخ برای اصلاح فرهنگ و باورها فراخواند. ولی این‌بار سخنرانی‌ او و لحن او، بازتاب گسترده‌ای یافت، و واکنش‌های گوناگونی چون ناخشنودی و گاه خشم علاقه‌مندان به فردوسی و شاهنامه برانگیخت. گروهی ، برآشفتند و به ظاهر به دفاع از فردوسی برخاستند. مقالاتی از سوی آنان در رد نظریات شاملو به چاپ رسید. در این باره بسیاری از اعتراض ه،ا واکنش  های  احساسی  بود نسبت به آنچه نزد آنها بی احترامی به ساحت حکیم توس تلقی می شد.

 

ادامه مطلب ...

به مناسبت زادروز هدایت



نوستالژی های من به مناسبت زادروز هدایت:
....هنوز از خویش پرسم گاه :
آه
چه می دیده ست آن غمناک ، روی جاده ی نمناک؟
مهدی اخوان ثالث(م .امید)
از کودکی با صادق هدایت آشنا بود ه ام .
 
ادامه مطلب ...

بررسی فیلم آن زن (Her 2013 ) ساخته ی اسپایک جونز


آی عشق

چهره ی سرخ ات پیدا نیست...

 

فیلم آن زن (Her 2013 ) شاید از کم شمارترین فیلم های 2013 باشد که ارزش دیدن دارد.به لحاظ موضوع ، و بازی ها و کارگردانی و تا اینجا در فستیوال ها و همایش های سینمایی معتبر جهان 50بار نامزد شده و 42 جایزه گرفته است .همچنین 5نامزدی برای دریافت جایزه های آکادمی اسکار را به دست آورده که یکی از آنها  جایزه ی بهترین فیلم آکادمی می باشد.

البته اگر فیلم هایی  چون جاذبه "Gravity  ، حقه بازی آمریکایی" American Hustle"و...بگذارند.

  ادامه مطلب ...

ابراهیم گلستان :عشقی که می جوشد از لابه لای واژه ها

امروز فروغ فرخزاد با ما نیست .سال هاست که در آغاز فصل سرد،ساعت چهار بار می نوازد و پیش از آن که فکر کنی اتفاق می افتد...سال هاست که تنها صداست می ماندو صدای فروغ است که مانده است .فروغ داستان تلخ اما ماندگار زنی تنها در آستانه فصل سرد بود.زنی که فصل سرداو را با خود برد و خاطره و شعر هایش اما ماند تا چراغ راه آیندگان گردد.

در نوشته ای  خواندم که چه نیک نوشته بود که :« فروغ آن‌قدر همیشه عجله داشت که این کلام «دوستت دارم» را شاید از هیچ‌کس نشنید. شاید فقط از یکی شنید،‌‌ همان که هنوز سکوت می‌کند و ما نیز به احترام سکوتش از او و تأثیرش بر فروغ و زندگی کوتاه او نمی‌گوییم. راستی چرا این همه عجله داشت؟ انگار می‌دانست که زمان درازی در پیش ندارد.»

به تازگی  سایت مجله سه پنج تصویر نوشته ای به خط ابراهیم گلستان را منتشر کرده است. که ، به تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۴۶ خطاب به خواهر کوچک فروغ گلوریا فرخزاد( کولی )چیز هایی را می نویسد که گویای عشقی ست که می جوشد از لابه لای واژه هاو علاقه ای که تاکنون از جانب خود گلستان و اطرافیان او و فروغ مسکوت مانده بود به هزار و یک دلیل و مصلحت اندیشی...این شرح درد و مرثیه را با هم بخوانیم:
نیماخسروی
 
ادامه مطلب ...

وظیفه زنده نگاه داشتن زبان

یکی از آفت هایی که به سراغ زبان می آیدوانهادن و رها شدنش در گیر و دار رخداد های تاریخی و اجتماعی است در حالی که زبان چونان هر عنصر زنده و جاندار دیگر به رسیدگی و پویایی و ورزیده شده نیاز دارد .
اگر در روزگاران ما فرهنگ و ادب تا به جایی نحیف و مرده سا می نماید که به زبان گفت و گوی مردمان عامی نزدیک آمده به مدد نامهربانی سرپرستان فرهنگ این مرز و بوم بوده که زبان را به خواست و سلیقه ی عام آنچنان نزدیک نموده اند که از شرم سر به گریبان خود داشته و دیگرسر بر نمی اورد!
چنانکه بر بالای این فرهنگ و هنر و ادب بنگریم ، فرهنگی بی حوصله و ادبیاتی زود فهم وهنری بازیگوش و کودکانه را می یابیم که گاه حتا به ناسزا گویی می رسد و شگفتا که گویندگانش در این توفان های روزگاران خود را شاعر و نویسنده و هنرمند نیز می خوانند!
من بر این باورم که زنده نگاه داشتن زبان بر هر که دستی بر آتش فرهنگ و هنر دارد وظیفه است .واژه هارا ببینید که پور سینا در هزار سال پیش به جایگزینی زبان عرب بر ساخته و به کار برده است .
بیاموزیم از فرزندان راستین این آب و خاک و بدانیم قدر پر ارج مرده ریگ بزرگان تاریخ را و گنج های مادگاری که از رنج صد ها و هزاران تن از نیاکان مان بر جای مانده است.
نیما خسروی
 
ادامه مطلب ...