-
آرزوی من...
یکشنبه 22 دیماه سال 1392 11:56
نیما خسروی Nima Khosravi آرزوی من... ¤ فریاد گوشخراش آهن بر آهن وبوق اسرافیل! دیر رسیدی مسافر شکسته پل رویا دستت نمی رسد به قطارکه می برد آرزویت.
-
نقش آفرینی از زبان بازیگر: لیو اولمن Liv Ullmann
شنبه 21 دیماه سال 1392 19:39
هنگامی که برآنم تا نقشی را ایفا نمایم ،هرگز به گونه ای کامل نمی توانم انچه را به راستی هستم راپنهان کنم . جیزی که هستم ، هویت و بودنی است که تماشاگران به عنوان یک شخص ،نه به عنوان یک نقش ونه چونان یک نقش آفرین بلکه دریک ارتباط چهره به چهره با با آن رو در رو می شوند .این آن چیزی است که من درباره ی یک زن می دانم . تجربه...
-
سینمای برگمان : اندیشه ، رویا ، خاطره و روان کاوی
شنبه 21 دیماه سال 1392 19:20
-
نیستی...(شعر از نیما خسروی)
چهارشنبه 18 دیماه سال 1392 18:38
نیستی ===== نیستی ..... چیزی را نمی دانم – تکه ای از دل بود شاید...- با خود بردی و ای زیبا ترین بهانه ی شعر ! من با رفتنت مرد. امروزروح ِ آواره ی جهانم و به یادت سپید می نمایم سطر های سیاه را با واژه های دلتنگی ! نیستی ، نیستم . حتا آینه نیمه گریانم را پس می زند! با من حس غریب دریاست رایحه مست رویا، نشان از تو دارد...
-
«معجزه»در جایی که انتظارش را نداشتی ! بخش پایانی فیلم استاکر ساخته اندری تارکوفسکی
یکشنبه 15 دیماه سال 1392 19:29
بخش پایانی فیلم استاکر ساخته اندری تارکوفسکی «معجزه»در جایی که انتظارش را نداشتی ! استاکر سفری پوچ و غمآور بود، نه سفری که به رستگاری بیانجامد یا راهنما و همراهانش رااز ان سودی ببرند.هیچ پروازی در کار نیست . آیا حاصل سفر استاکر و دانشمند و نویسنده کنش شگفت انگیز (معجزه؟) دخترک پایان فیلم است؟ آیا این پاداش و دست آورد...
-
نامه فروغ فرخراد به احمد رضا احمدی
یکشنبه 15 دیماه سال 1392 19:15
به تازگی پس از بیست و اندی سال دوباره نامه فروغ به احمد رضا احمدی را خواندم و باز برایم شگفت آور بود .فروغ همیشه برایم شگفت آور بوده است و شاید به همین دلیل باشد که با یکی دو کتاب شعر آمده و در کنار نیما و شاملو و اخوان و ..سهراب جا خوش کرده ؛ چنانچه ناخوانده درس مسئلت آموز صد مدرس شد این پریشادخت (به قول امید )هر چند...
-
گریه نکن !(شعر از نیما خسروی)
یکشنبه 8 دیماه سال 1392 17:54
گریه نکن بانو ! جز تبسم سپیده های بهار به تو نمی آید. نیما خسروی
-
شب ِدچار(شعر از نیما خسروی)
یکشنبه 8 دیماه سال 1392 16:35
شب دچار -------------- شب بی رحمانه می نگرد. سکوت قفل ناگشودنی ؛ و لب ها دوخته با زنجیرهای باستان . در این قریه که مردمانش سر در خواب برف ها دارند . امید به چراغی نیست در سکون هزار سال اسیری؛ چشم به چشم تصویری در خاطره ات. و شکوفه ای نمی خنددبه کابوست. و هر قطره باران بر نقره ای خیابان نقطه چین راهی ست که می رساندت به...
-
از دیگر شگرف کاری های شاعر (شاملو)
یکشنبه 8 دیماه سال 1392 16:32
تاکنون از فهرست نامچه گان معشوقکان شعر پارسی نام چند زن به یاد و یادگار مانده است؟چند زن را که محبوب شاعر یا شخصیت عاشق شعربوده به یاد می آورید؟ لیلی ،شیرین ،عذرا، سودابه ،منیژه ، تهمینه ...؟!شرح حال این زنان گر چه به زبان شعربازگو شده اما همه ی این ها شخصیت های داستان های عاشقانه ادب پارسی اند و هویت ایشان در فراز و...
-
شاعرهزار بار(شعر از نیما خسروی)
یکشنبه 8 دیماه سال 1392 15:45
مردی یکبار می میرد شاعر هزار بار در سطر هایش! نیما خسروی
-
بارانی ها۳( شعر از نیما خسروی)
سهشنبه 19 آذرماه سال 1392 17:13
بارانی ها۳ پس از سالیان در پی خاطره به شهر بیایی در شب بغض و پرسه؛ وتنهایی را یله سازی در خیابان های غریب بی پروای کسی ببیند یا بشناسدت بباری بباری به بی قراری ؛ و کوچه های اندوه رابه سپیده دم برسانی به روزی دیگر تا به دلتنگی… و زیر لب بخوانی : « تنها باران می داند که چه می گذرد بر دل تنها باران . این آسمان خاکستری...
-
سخن آخر(شعر از نیما خسروی)
جمعه 15 آذرماه سال 1392 15:36
سخن آخر -=— راز غریب آدم ها را شاید سنگ های صبور هم ندانند . هنر بهانه ی دل تنهایی است که از خود به ستوه آمده ! فاصله ها کمی التیام می بخشند تا روز هایمان را شب کنیم! تا شب هایمان را با شعر سپید کنیم ! نیما خسروی آبشخور: هفتمین ققنوس
-
ازیار خبر نیامد….(شعر از نیما خسروی)
چهارشنبه 13 آذرماه سال 1392 11:41
ازیار خبر نیامد…. در قطارشهر مردی روزنامه می خواند نگاه دزدانه می دوید در کوچه های کلمات. افسوس! امروز نیز از تو نیست خبری……. نیما خسروی چهارشنبه ۱۳ آذر ۹۲ آبشخور: هفتمین ققنوس
-
کاش(شعر از نیما خسروی)
پنجشنبه 7 آذرماه سال 1392 14:51
کاش کاش مجالی بود کاش بیدار می شدم به دل ای دل خوانی سرخوش قناری در بهاری دیگر. و آغوش بی دغدغه ی یار هوش از سرم می برد! کاش عشقی کاش خاطره ای کاش شعله کوچک شمعی این گور سرد و تاریک است! نیما خسروی آبشخور: هفتمین ققنوس
-
بابک بیات،فرقتی که هفت ساله شد…
پنجشنبه 7 آذرماه سال 1392 10:17
چه بنویسم ؟ هفت سال گذشته و دیگر بابک بیات در میان ما نیست .امروز سالمرگش بود.سنگ سیاه مزارش در بهشت زهرای تهران است و گواهی می دهد که رفته ،اماهست و حضور دارد . در تک تک لحظه های عاشق شدن ما ،در دردممتد دمی که مرد زانو می زند ،در انعکاس تکان دهنده ی دلی که می شکند با طنین شکوهمند آهنگ هایش، با ضربه انگشت هایش روی...
-
دوستت دارم را چگونه باید گفت؟(شعر از نیما خسروی)
دوشنبه 4 آذرماه سال 1392 19:18
نه واژگان نه نگاره نه موسیقی درمن حسی می جوشد که ازکهکشان بزرگ تر است و می دانم ادامه می یابد پس از من در گفتگو با ابدیت ؛ وجهانی می سازد که در ان موجوداتش دیگر مهربانی را از هم دریغ نمی کنند! دوستت دارم را چگونه باید گفت؟ که نمی گنجد در شعر. ونقاش گوش بریده ی خویش را برای معشوق فرستاد! دوستت دارم را چگونه باید گفت؟...
-
تخیل رکن رکین خلاقیت هنری
دوشنبه 4 آذرماه سال 1392 19:16
نیست وش باشد خیال اندر میان تو جهانی بر خیالی بین روان مولوی بی تردیدعنصر تخیل رکن رکین خلاقیت هنری و مهمترین ابزار تولید هنری است در آفریدن فضاهای ذهنی مورد نظر هنرمند و بازآفرینی واژه ها ، رنگ ها ،نت ها ،فیگور ها . نماها تا آنجا که هر چه تخیل قوی تر باشد برون داد هنری نیز جذابیت بیشتری می یابد . این فرآیند گاه ریشه...
-
ازروزگار شگرف دلتنگی و تنهایی!
شنبه 25 آبانماه سال 1392 16:59
ازروزگار شگرف دلتنگی و تنهایی! تا حالا شده که به کسی زنگ بزنیدو طرف توی لحن سخن گفتنش این پرسش باشد که برای چه به من زنگ زدی ؟!خوب فرمایش؟یعنی کار مشخصی با او نداشتی ! عجیب است .من چندین بار این کار را کرده ام …یک دفعه دلم هوای یکی را کرده، یه دوست ؛یک آشنا ،یک خاطره ،اگر به شماره آن شخص دسترسی داشتم تماس گرفتم و گفتم...
-
این دوکریشتف ،دو لهستانی بدبین !
شنبه 25 آبانماه سال 1392 16:56
این دوکریشتف ،دو لهستانی بدبین ! آیا می دانستید که کریشتف کیشلوسکی کارگردان بزرگ لهستانی و سازنده فیلم های تاثیر گذار رنگ ها : آبی (۱۹۹۳)،قرمز (۱۹۹۴)و سفید(۱۹۹۳)–پایانی نیست (۱۹۸۴) ده فرمان (۱۹۸۸)، زندگی دو گانه ورونیک(۱۹۹۱) و…تا حد بسیاری برای نمایش جهان درون شخصیت های آثارش و آمیختن آن ها با اندیشه ها و دریافت های...
-
سقوط(شعری از نیماخسروی)
پنجشنبه 23 آبانماه سال 1392 11:33
نه رهایی نه بهشت با زخم نرسیدن ها پای خسته نهادم به غربت زمین. و تو عزیز ترین بهانه ی گریه شدی و من عاشق چشم هات نه هبوط و نه سقوط رسیده ام به درد دوری و اکنون نه خدا دارم و نه تو را تنها…. نیماخسروی طرح از آقای بهمن محصص به نام سقوط ایکاروس آبشخور: هفتمین ققنوس
-
نفرینِِی(شعر از نیما خسروی)
دوشنبه 20 آبانماه سال 1392 16:31
نفرینِِی ——————- از سفرِ اسطوره که رسیدی به تب خاموش شدی . و داستانت گذشت از ذهن پنجره ها و هر دریچه گوشی شد هر تارِ ساز زبانی به گفتن آنچه نگفتی! شبِ اندوهِ بی ستاره در زمان بی انجام جریان داشت. ازتکرارمصیبت ها چشم هایت خیس . ودردمی چکیداز نفس هایت . چه روزگارشگرفی را گذراندی آدمی! چه تلخ که نومیدی درگوشت بخواند و...
-
نگاهی به فیلم «برف روی کاج ها»ساخته پیمان معادی
دوشنبه 20 آبانماه سال 1392 16:28
نگاهی به فیلم فیلم «برف روی کاج ها»ساخته پیمان معادی ۱۳۸۹ تراژدی تلخ رابطه ها : نگهداشتن ظرف بلور ترک خورده !؟ نیما خسروی امشب فیلم «برف روی کاج ها» را که پیمان معادی نوشته و کارگردانی کرده را دیدم .دیدن فیلمی از سینمای ایران برای من که مدت هاست با آن قهرم می باید پس از توصیه ها یا نقد های مثبتی باشد که شوقی را در من...
-
نظر تارکوفسکی درباره نوشتن فیلم نامه و کارگردانی آن
شنبه 18 آبانماه سال 1392 15:08
نظر تارکوفسکی درباره نوشتن فیلم نامه و کارگردانی آن نمی فهمم چه طور ممکن است فیلمی بر اساس فیلم نامه ی کس دیگری ساخت؟ اگرکارگردانی فیلمی برمبنای یک فیلم نامه ی یک غریبه بسازد,خالق تصاویر جدید نیست , بدون شک او کاری در سطح مصور سازی کرده است . فیلم نامه هیچ ربطی به ادبیات نداردو نمی تواند داشته باشد …واژه ها همانی...
-
پرسه در کابوس(شعر از نیما خسروی)
شنبه 18 آبانماه سال 1392 15:03
پرسه در کابوس بار دیگر درپی توام که نیستی بی قراری ام در جای خالیت خود را گم می کند و فراموشی نوش داروی نایاب دردهایم . در میدان گاه خالی یک کابوس خیس و سرد غمزده هیچ نیست ته فراموشی نه نجوای باد نه ناله پرنده؛ تنها خاموشی . چه کس جز من گریستن را زین دل بی قراردریغ می کند؟ بر درگاه دخمه ی ابهام نوشته بود: کسی وارد شود...
-
خواب دیگر ، بیداری دیگر….(شعر از نیما خسروی)
پنجشنبه 16 آبانماه سال 1392 20:23
خواب دیگر ، بیداری دیگر…. اکنون تعبیر ِ خواب دیروزم، که در آن مرده بودم. و پیکرمرگ آلوده ام بر دوش شش سگ می رفت تا به کجای هیچ . درپی ِ تابوتم می گریستم . شگفتی ام افزون که به جای گورستان رهاشدم به معرکه ی طراران! دمی دیگر بر تابوتم سفره ی شادخواری گستردند. و قهقاه قحبگان ِ پیر تقلای تابم را می آشفت. کابوس می چکید از...
-
تارکوفسکی : از مبارزه خسته شده ام …
پنجشنبه 2 آبانماه سال 1392 17:29
تارکوفسکی : از مبارزه خسته شده ام … خبرنگارفرانسوی : آیا احساس نمی کنید فیلم هایی که در کشور خودتان می ساختیداز نظر معنایی پیچیده تر و از نظر شخصی مهم تر بوده اند؟در مقایسه با انچه هم اکنون در غرب می سازید ؟منظورم این است آنچه به عنوان فیلم اینجا می سازید نمایش ضعف شما نیست؟ آندره تارکوفسکی : با کمال تاسف باید بگویم...
-
حسرت (شعر از نیما خسروی)
سهشنبه 30 مهرماه سال 1392 20:24
حسرت ==== حسرت پرنده بود. زیبا در رشته های بلور باران و تشویش ذهن خاک. سبز! در دعای دست درختان. سرخ! در شرم رخساره دختران در دل تو می شکفت و در رویای من . بر لب های تو بر زخم های من. -نامش؟! آرزوی محال! نیما خسروی شنبه 19/8/75 بروجرد آبشخور: هفتمین ققنوس http://7thphoenix.ir/?p=1612 برچسبها: حسرت , شعر از نیما خسروی
-
گاه حقیقت چیز دیگری ست.
دوشنبه 29 مهرماه سال 1392 22:37
گاه حقیقت چیز دیگری ست. تا به حال شده کارشخصی دیگربه نظر ت احمقانه جلوه کرده باشد؟ گویی با یک کودن طرف هستی که به طور کامل از موضوع پرت است! داستان سقراط در بازار جواهر فروشی را شنیده ای ؟(اگر نشنیده ای مطمئن باش که تو را متهم به حماقت و کودنی نمی کنم !) سقراط حکیم با دیدن جواهرات زیبا و قیمتی در بازار جواهر فروشها...
-
رویای شاعر (شعر از نیما خسروی)
سهشنبه 23 مهرماه سال 1392 18:50
رویای شاعر ======= دریا و تا چشم می نوشد آبی آفتاب می رقصد بر پوستم خوابِ نسیم بر پلک هایم می وزد ورویا می شکفد در باغ ِآرزو. من حسرت پرواز کبوتر صدا را تا بیکرانه بال گشودن در رنگین کمان لحظه ها ترا خواندن ¤ تنها ترانه شاعر عطر باران دارد و اوست که در گرم ترین روز سال روی لبخندِ خورشید می نویسد : «زیبا تر از عشق چیست...
-
باغ پاییز ، من و بهار(شعر از نیما خسروی)
دوشنبه 22 مهرماه سال 1392 17:26
باغ پاییز ، من و بهار(شعر از نیما خسروی) در گریه سار باغ درختان عریان چشم به راه بهار . نفس های من شتابان به سوی مرگ! نیما خسروی آبشخور: هفتمین ققنوس