نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

سرانجام روزی پس از سفر..

 

 

چه دوری

 به من

نزدیکترین !

سالها

دریا ها را گریستم

دستهای تو

پیاله های عطش

اینبار

از سفر که آمدم

چتری از ستاره برایت می آورم

تاچشمانت

لحن غریب غروب را

به باران

تعبیر کند

و یک شکوفه سیب

 با حسرتی از

سال ها.

پس از سفر های دراز

باز می گردم

تا سکوت را به تو هدیه کنم

سکوتی که با اعجاز لب ها معنا می شود.

واین همه سال و این همه دوری و دلتنگی؛

چه خوب و قشنگ

به رویایی دیگر

تعبیر می شود....

¤

نیما خسروی

http://parandehnist.blogfa.com

 


برچسب‌ها: سرانجام روزی پس از سفر, نیما خسروی, شعر
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد