نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

موز فروشی که کشورش را متحول کرد.ماهاتیر محمد و مالزی

موز فروشی که کشورش را متحول کرد.

کشوری که در الگوی های توسعه جهانی بیش ازپیش مورد توجه دولتمردان ایرانی قرار گرفته است کشور مالزی است . مالزی از آن رو که کشوری آسیایی است، شهروندان و دولت مسلمان داردو مسیری کم خطر و خردمندانه ای را تا قرار گرفتن در فهرست 10 کشور های نخست صنعتی جهان پیموده است .
یکی از وزاری این کشور که در زمان خاتمی به ایران آمده بود ،در خاطره ای می گفت که در زمان شاه در قالب هیئت تجاری به ایران آمده بود و در آن سفر آرزو می کرده روزی مالزی نیز چون ایران د

رشاهراه توسعه قراربگیرد !
اینکه وزیر محترم آرزویش محقق شد یا نشد و امروز ما باید آ رزوی گرفتن قرار کنار مالزی را داشته باشیم یا نه بحثی است که به درازا می انجامد.اما بسیاری از کارشناسان بر این باورند که سلسله جنبان این توسعه شخصی به نام ماهاتیر محمد بوده و اجرای تفکرات این مرد مالزی امروز را بنا نهاده است.
با هم ماهاتیر را بهتر بشناسیم :
▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬
مهاتیر کوچکترین عضو خانواده 11 نفره ای بود که شغل معلمی پدرش تکافوی برآوردن آرزوی پسرش مهاتیر جهت خریدن دوچرخه برای رفت وآمد به دبیرستان را نمیکرد بنابراین مهاتیر جهت برآورده نمودن آرزویش شروع به فروختن موز در خیابان بعد از اتمام اوقات مدرسه نمود.
درکشوری با مساحت 320000 کیلومتر مربع وجمعیتی بالغ بر 27 میلیون نفر واقع در جنوب غرب آسیاکه شغل اکثر مردمانش کشاورزی در مزارع موز، اناناس وکائوچو و یا صید ماهی بوده و تا قبل از سال 1981 اکثراً" در روستاها وجنگلها و در پائین ترین سطح امکانات زندگی میکردند و درآمدسرانه هر نفر کمتر از 100 دلار بود ومناقشات وجنگهای مذهبی ناشی از وجود 18 دین ومذهب ونژاد کشوررا بشدت نا امن نموده بود خداوند شخصی را بعنوان هدیه برایشان فرستاد که کسی نبود به جزء mahadir bin mohamat , یا همان مهاتیر محمد که تمام دنیا اورا با این نام میشناسند وبه او احترام میگذارند .
مهاتیر کوچکترین عضو خانواده 11 نفره ای بود که شغل معلمی پدرش تکافوی برآوردن آرزوی پسرش مهاتیر جهت خریدن دوچرخه برای رفت وآمد به دبیرستان را نمیکرد بنابراین مهاتیر جهت برآورده نمودن آرزویش شروع به فروختن موز در خیابان بعد از اتمام اوقات مدرسه نمود. مهاتیر پس ازاتمام دبیرستان وارد دانشگاه پزشکی کشور همسایه سنگاپور شده وهمزمان مسئولیت اتحادیه دانشجویان مسلمان آن دانشگاه را برعهده گرفت . سال 1953 پس از فرغ التحصیلی به کشورش بازگشت وبعنوان پزشک جراح به استخدام نیروهای انگلیسی که کشورش را اشغال کرده بودند درآمد ، پس از خروج نیروهای انگلیسی ودر سال 1957 با افتتاح مطبی شروع به طبابت نموده ونیمی از وقتش را صرف معالجه رایگان افراد فقیر نمود .
در سال 1964 به مدت 5 سال بعنوان نماینده در مجلس ملی فعالیت نمود ودر سال 1970 کتاب معروف خود بنام"" آینده اقتصادی مالزی "" را به رشته تحریر درآورد که همین کتاب بعدها پایه واساس تفکرات آن مرد جهت تحول اقتصادی کشورش گردید . بهرحال مهاتیر در سال 1974 بعنوان سناتور وارد مجلس سناودر سال 1975 بعنوان وزیر آموزش وپرورش وسپس نیابت نخست وزیر وبالاخره در سال 1981 به سمت نخست وزیری نائل گردید. تکرار میکنم سال 1981 یعنی سال شروع انقلاب اقتصادی یک جراح در مالزی!!ولی پرسش اساسی این است که آن جراح مالیزیایی چه کاری انجام داد ؟!!!
نخست : نقشه آینده مالزی را ترسیم نمود و اولویتها ، اهداف ونتایجی را که میبایست در طی مدت 10 سال وبعد 20 سال ونهایتا تا سال 2020 به آنها دست یابند را مشخص نمود .دوم : تصمیم گرفت که آموزش همگانی وتحقیقات علمی اولین اولویت ودرراس برنامه ها قرار گیرند ، بنحوی که بیشترین میزان بودجه واعتبار رابرای آموزش همگانی وکسب مهارتهای فنی- ریشه کنی بی سوادی واز همه مهمتر آموزش زبان انگلیسی وتحقیقات علمی اختصاص داد. مهاتیر در همان سالها هزاران نفر از دانشجویان را با پرداخت بورسیه به بهترین دانشگاههای جهان اعزام نمود.سوم : استراتژی وبرنامه های خودرا بصورت کاملا شفاف و با صداقت با مردم کشورش در میان گذاشت ،آنان را بانظام مالیاتی جدید که مسیرکشور را بسوی انقلاب اقتصادی هموار میکرد آشنا نمود واز همه مهمتر از مردم دست یاری طلبید .
مردم نیز چون او را صادق دیدند باورش کردند و همراه و دنباله رو گردیدند بنابراین در اولین سال اقدام به کاشت یک میلیون اصله درخت روغنی نمودند که همین امر طی تنها دو سال مالزی را بعنوان بزرگترین و اولین کشور تولید کننده وصادر کننده روغن درختی به دنیا معرفی نمود .

مهاتیر تصمیم گرفت صنعت جهانگردی مالزی را طی 10 سال به درآمد 20 میلیارد دلاری در عوض درآمد 900 میلیونی سال 81 برساند این درحالیست که درآمد حال وحاضر مالزی از صنعت جهانگردی 34 میلیارد میباشد وی برای رسیدن به این هدف پادگا نهای نظامی ژاپنی را که از سالهای جنگ جهانی دوم در کشور مالزی باقی مانده بودند را به مناطق جهانگردی شامل انواع بازیهای تفریحی ، ورزشی و فرهنگی تبدیل نمود تا مالزی مرکزی جهانی برای برگزاری مسابقات بین المللی اتومبیل رانی ، اسب سواری و بازیهای آبی تبدیل گردد او همچنین کولالامپور را مقر اصلی کنفدراسیون فوتبال آسیا قرارداد .
مالزی در سال 1996 با رشدی معادل 46% نسبت به سالهای قبل از آن در زمینه صنعت برق والکترونیک خودرا بعنوان یکی از صادر کنندگان لوازم برقی والکترونیکی به دنیا معرفی نماید.مهاتیر محمد با وضع قوانین شفاف و ضوابط مشخص درهای اقتصادی کشور را بسوی سرمایه گزاران خارجی گشود وبا تاسیس شرکت عظیم پتروناس در برجهای دوقلوی کولالامپوربازار بورسی با یک میلیون دلار معامله در روز پایه ریزی نمود.

تاسیس بزرگترین دانشگاه اسلامی دنیا گامی دیگر جهت جذب نخبگان علمی داخلی وخارجی از تمام نقاط دنیا علی الخصوص کشورهای اسلامی بود وی توانست با تاسیس پایتخت اداری جدید بنام پاتوراجایا با دو میلیون نفر جمعیت در کنار پایتخت تجاری ( کولالامپور ) هم از نظر سیاحتی و هم تقسیم کار و با تاسیس دو فرودگاه جدید ومدرن ودهها جاده واتوبان سریع السیر رفت وآمد جهانگردان وسرمایه گزارانی که از کشورهای چین- هند وحاشیه خلیج فارس وباقی نقاط دنیا با آن کشور سفر میکردند را تسهیل بخشید.
بطور خلاصه باید گفت حاج مهاتیر محمد طی مدت 21 سال یعنی از سال 1981 تا 2003 موفق گردید کشوری فقیر با درآمد سرانه 100 دلار را به کشوری توسعه یافته با درآمد سرانه 1600 دلار در سال و میزان سرمایه گذاری را از 3 میلیارد به 98 میلیارد دلار ومیزان صادرات رابه رقم قابل توجه 200 میلیارد دلار برساند .
مهاتیر محمد در سال 2003 با اراده شخصی تصمیم به کناره گیری از قدرت وسپردن زمام امور کشور به نیروهای جوان وتازه نفس گرفت . علیرغم درخواست مردم کشورش مبنی بر ماندن بر مسند قدرت ،او تصمیم خودرا گرفته بودوبدون اینکه بخواهدفردی از افراد خانواده اش را به قدرت برساند ویا حکومت را موروثی کند بطور کلی از دنیای سیاست کناره گیری نمود تا جانشینان او بتوانند آرزوی طراحی شده او بنام مالزی بیست.... بیست .... یا مالزی در 2020 را که در آن مالزی بعنوان چهارمین قدرت اقتصادی آسیا پس از ژاپن ، چین و کره تبدیل گردد را به واقعیت تبدیل نمایند .مهاتیر در نهضت اقتصادی خویش هیچگاه منتظر کمکهای آمریکا وکشورهای اروپائی نماند بلکه توکل او ابتدا بر قدرت لایزال الهی سپس بر اراده وپشتکار خود واز همه مهمتر عزم واراده وحمایت مردم کشورش قرار داشت
اینچنین بود که یک موز فروش ویا بعبارتی پزشک جراح توانست با مهارت وعشق عمیق به کشور ومردمش وپشتکار عالی مالزی را از یک موش به یک ببر آسیائی تبدیل نماید
ولی سوالی که وجود دارد این است که آیا دیگر جراحان کشورهای اسلامی نیز میتوانند همان کار و معجزه جراح مالیزیائی را تکرار کنند و یا تنها هنرشان آن است که در یک عمل جراحی زیبائی یک شیر را به موش تبدیل نمایند ؟!!!!
نظرات 3 + ارسال نظر
زهرا جمعه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 04:45 ب.ظ

متشکر از مقاله خوبتون

مهدی شاهرودی جمعه 5 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 11:53 ق.ظ

وقتی کاملا میهن پرستانه از مهارتها استفاده بشه نتیجه همین خواهد شد
درود بسیار

محمد سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1396 ساعت 09:31 ق.ظ

آقا یه دوره چهارساله ماهاتیر محمد رو بیارینش ایران و به عنوان رئیس جمهور ظرف این چهار سال اقتصاد ایران رو سرو سامان بده بر پی کارش مردم هم از این فلاکت رها بشن .والا با این نوناتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد