عشقی تا حد مرگ :Amour 2012===========تکان دهنده ترین صحنه فیلمAmour 2012 جایی است که ژرژ «لوئیس ترینتیگنانت» برای پایان بخشیدن به رنجی که دیگر تحمل ناپذیر می نماید بالش را می دارد و روی صورت آن «امانوئل ریوا»می گذارد و او را خفه می کند !البته به تصویر کشیدن رنج های سترگ آدمیان برای کارگردانی چون هانکه چیز تازه ای نیست که ان را یکی از شاخصه های فیلمسازی او می دانند هر چند هانکه «چگونگی کنار آمدن با درد و رنج کسی که عاشقش هستی» را موضوع اصلی فیلم می داند.داستان فروپاشی تدریجی عشق و زندگی و از کار افتادگی زن و شوهری سالخورده و به تصویر کشیدن واکنش انها در رو به رو شدن با موقعیت جدید هسته اصلی درام هانکه را تشکیل می دهد.مرد بر حسب وظیفه ای که برگردن خود می داند کمر به خدمت همسر بیمار و ناتوانش می بندد اما با بد تر شدن حال زن که خود را از تحمل این وضعیت ناتوان می بیند و حاضر به ادامه نیست تصمیم می گیرد عاشقانه جان ناتمامش را بگیرد و از بار رنج و اندوه آزادش کند .ژرژنشستن به پای شمع کم رمق زندگی زن را عاشقانه و شاید خود خواهانه پذیرفته و ستایش دیگران را نیز دریافت می کند اما عشق در بند کردن نیست .رها ساختن است مانند کبوتری که در فیلم از پنجره به داخل خانه آمده و ژرژ او را می گیرد و در فضای آزاد رهایش می کند.و بعد به آن می گوید:« خیلی راحت این کارراانجام دادم ».نمی دانم آزاد ساختن آن نیز برای این عاشق سالخورده کار راحتی بود همانند آزاد ساختن آن پرنده ؟چندروز پیش داشتم یادداشت " صفی یزدانیان " را بر آخرین ساخته میشائیل هانکه «عشق»فیلمساز بزرگ اطریشی می خواندم که خوب دیدم ان را در ادامه نوشته ام بیاورم:صغی نوشته بود: « اگر عکسی از صحنهی بالش گذاشتن روی صورت ریوا داشتم میگذاشتم این جا و این شعر بورخس را زیرش مینوشتم:"این همان دست استکه روزی نوازش کردانبوه گیسوان تو را"چون جدا از هر چیز-جدا از این که حتا خوشحالم که آکادمی اسکار کاری را که با قرمز نکرد برای این فیلم کرده است- به نظرم این "عشق" فیلم دستهاست و صداها. همان که با پیانو رخ میدهد . دست و صدا. سرانگشتان و نوایی از جایی، از اتاقی یا از جهانی دیگر. و نیز چون به نظرم می آید که این "عشق" بهترین صدایی است که بعد از کیشلوفسکی از سینما شنیدهام».پیام فیلم هانکه صرف نظر از رویکرد بازنمایی مفاهیمی مانند شانه خالی کردن از زندگی بخاطر خستگی و سرخوردگی از دوران نقاهت ، ناتوانی و سالخوردگی ،به پیشواز مرگ شتافتن و فرار از مرگ تدریجی که به نظر بحث بر انگیز ، دشوار و پیچیده می رسد ؛احترام و ستایش عمیق هنرمند است نسبت به انسان و خواست او تا جایی که عشق را از دایره محدود و خود خواهانه فردی به گستره دیگر خواهی و ارج نهادن به خواست دیگری معنا می کند .خواستی که ممکن است با مرگ دیگری معنا شود.. چه کسی جز نزدیک ترین ها و دوست ترین ها و محرم ترین ها به این خواسته ی تلخ گردن نهند؟نیما خسروی فروردین 92 ابشخور: هفتمین ققنوسhttp://7thphoenix.ir/?p=267 Amour 2012کارگردان: Michael Hanekeنویسنده : Michael Hanekeبازیگران: Jean-Louis Trintignant, Emmanuelle Riva , Isabelle Huppertفیلم «عشق »میشائیل هانکه در شصت و پنجمین دوره جشنواره فیلم کن با به عنوان برنده نخل طلا، برگزیده د.همچنین در جوایز اسکار ۸۵ام فیلم «عشق» نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و بهترین فیلم خارجی شد و جایزه آخر را دریافت کرد.
نیما خسروی
چهارشنبه 28 فروردینماه سال 1392 ساعت 12:48 ب.ظ