نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

آندره روبلف :تنهایی تلخ هنرمند


 آندره روبلف :تنهایی تلخ هنرمند

  نام فیلم : آندره روبلف

کارگردان : آندره تارکوفسکی

محصول : ۱۹۶۶ – روسیه

 فیلم آندره روبلف، همچون قهرمان داستانش، سرنوشتی دردناک و زجرآلود دارد. این فیلم سال ۱۹۶۶ ساخته شد اما اولین نمایش آن در جشنواره ی جهانی فیلم کن ۱۹۶۹ به وقوع پیوست. این در حالی بود که فیلم به سبب آنکه مورد پسند مسئولان روسی قرار نگرفته بود، با حذف ۴۰ دقیقه از صحنه هایش به نمایش در آمد.با این وصف آندره روبلف موفق شد جایزه ی ویژه ی منتقدان جشنواره ی کن را از آن خویش سازد.

مستیسلاو روستروپوویچ، نوازنده و آهنگساز روسی طی نامه ای در دفاع از جایزه ی نوبلی که به الکساندر سولژنیتسین اعطا شد، متذکر شده بود که چرا هموطنان وی هنوز موفق به دیدن فیلم آندره روبلف نشده اند.

سر انجام این فیلم در سال ۱۹۷۱، و در پی کسب موافقت تارکوفسکی در خصوص حذف برخی از صحنه های آن، در مسکو به روی پرده رفت. یک سال بعد، این فیلم تحت شرایطی بهتر و آزادانه تر در غرب به نمایش در آمد.

به نظر می رسد که این همه هیاهو و سرو صدا در مورد یک فیلم تاریخی، نوعی افراط و زیاده روی باشد. آندره روبلف یک نقاش مشهور تمثال و شمایل در روسیه ی قرن پانزدهم میلادی بود.

فیلم استادانه و بی چون و چرای تارکوفسکی یک زندگینامه ی کامل از روبلف نیست بلکه دربردارنده ی صحنه هایی تخیلی و ذهنی از زندگی اوست.

فیلم تضادهای درونی روبلف را در قالب درام بیان می کند. روبلف احساس می کند که هنر وی قادر به یاری رساندن به مردم نیست لذا چاره ی کار را در اختیار کردن یک سکوت، سکوتی طولانی و خلاق، می بیند.

فیلم به یاد ماندنی تارکوفسکی در عین حال تصویرگر طرحی کلی از وحشیگری، دد صفتی و بی حرمتی در جامعه ی روسیه ی آن زمان است.


آندره روبلف را باید فیلمی خشن قلمداد کرد. در صحنه ای از فیلم نیاز به این بود که یک گاو در میان شعله های آتش شعله ور شود و تارکوفسکی بزرگ شخصا حیوان را به آتش کشید!.

فیلم که از حیث بصری حالتی ایهام وار و تخیلی دارد، به صورت سیاه و سفید تصویربرداری شده و فقط در صحنه هایی که مجموعه آثار روبلف به نمایش در می آید، شاهد انفجار رنگ بر روی پرده هستیم. تارکوفسکی همواره بر این نکته تاکید داشت که دوست دارد فیلم هایش به جای معقول بودن و حالتی روایی داشتن، بیشتر مهیج و در عین حال شعرگونه باشند.

ژان پل سارتر، فیلسوف و نویسنده ی فرانسوی، یک بار تارکوفسکی فقید را به مثابه ی سوررئالیستی سوسیالیست معرفی کرد که نظراتش نه فقط پیچیده است، بلکه انگیزه و افکار وی نیز با حاکمان مستبد اتحاد شوروی در تضاد است.

 بر خلاف نظر حاکمان شوروی که یک فیلم می بایست صرفا برای توده های مردم ساخته شود، آثار تارکوفسکی شخصی و فردگرا بودند و برای عده ای خاص ساخته می شدند.

فیلم های او آثاری به شدت خصوصی با ساختمانی پیچیده اند که استعداد و درک تماشاگران را به چالش فرا می خوانند. دلیل رسمی و عمده برای توقیف فیلم آندره روبلف ابن بود که فیلم مذکور دیدگاهی منفی که در واقع نادرست از تاریخ ارائه می کند. به عقیده ی برخی، حالت ستیزه جویانه ی فیلم یا بهتر بگوئیم فلسفه ی آن، در واقع یک بررسی منتقدانه در خصوص ارتباط میان هنرمند و جامعه است.

آندره روبلف حکایت جدال یک هنرمند شوروی با جامعه و افراد مستبد حاکم بر آن است که به نحوی خصومت آمیز و خشن با هنرمند برخورد می کنند. در شوروی دهه ی ۱۹۶۰، به جز اظطراب ناشی از شنیدن سمفونی شماره ی ۱۳ شوستاکوویچ (با همراهی اشعار انتقادی یوگنی یوتشنکو) و نیز کتاب جسورانه ی بخش سرطان نوشته ی سولژنیتسین، به سختی می توان مورد مشابه احساسی دیگری برای این فیلم یافت. اگر چه آندره روبلف یک اثر فوق العاده ی تاریخی است، اما نحوه ی ارتباط معاصر و مدرن آن نه تنها موردی آشکار، بلکه که یک عمل عمدی است، بنا به گفته ی تارکوفسکی : "فیلم های تاریخی ای را که ارتباط و حسی از زمان حال نداشته باشند درک نمی کنم."

تارکوفسکی بعدا به ساخت فیلم هایی بسیار اصیل که همچنان نیز توقیف می شدند، نظیر سولاریس و استاکر، ادامه داد. این آثار موجب جدایی هر چه بیشتر او از مستبدان و حاکمان دیکتاتور شوروی شدند. عیب جویی های اخیر وی از غرب نیز ماحصل احساس خاص هنری اوست نه چیز دیگری.


- برگرفته از کتاب ” جاودانه های سینما “ 

آبشخور: هفتمین ققنوس


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد