نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

هنگامی موضوع شعربر زبان آفرینش ادبی می چربد!

گاه سوژه (subject)شعر یعنی همان سیبی که از درخت خلاقیت شاعر می افتد و اورا مانند گرسنه ای در پشت ویترین رستوران یا بیماری بر درگاه مطب پزشک تا آنجا بی قرار می نماید که او را به ناکجا اباد آفرینش می کشاند بزرگ تر از امکانات زبانی شاعر است.شاید بهترین تصویری که بتوان ازین تمثیل به دست داد سوار شدن سوارکاری به غایت فربه بر استری زار و مردنی باشد .در برخی از شعر ها که می نگری می بینی چه معانی شگرفی بر چه واژه های نارسا و ضعیفی سوار شده وپرواضح است که این واژه ها معنا را به سرمنزل مقصود نمی رسانند.


به همین دلیل است که بزرگ ترین مضامین از ذهن و دل بزرگ ترین شاعران برمی آید و چه بسا پیش از آن شاعران کوچکتری همین مضامین را آزموده باشند .آنچه حافظ را از شاعران دیگر ممتاز می کند همین برخورداری از امکانات زبانی اش می باشد . شاید بهتر باشد اگر بگوییم خلاقیت در امکانات زبانی شاعر او را از دیگران جلوتر می راند.

نیما خسروی – شاعرانگی ۶

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد