نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

دغدغه های تارکوفسکی : حقیقت ، زندگی ، مرگ ، زمان


 

دومینیکو در نوستالژیا تجسم اسطوره ای است که از یک سو وانمود می کند به حقیقت مطلق دست یافته است و دغدغه ای نسبت به مردن  -حتا در درددناک ترین شکلش – نداردو از سوی دیگر از شدت مصایب به نوعی مرگ خواهی تراژیک همراه با بی حسی رسیده است .بی حسی نسبت به زیبایی های فریبنده ی زندگی . به بیان دیگر زندگی نمی تواند به هیچ روی کام دومینیکو را شیرین کند آنچنان که دیگران  برای ماندن و سازش با شرایط موجود بدان تن می دهند .

البته این بی حسی به انتخاب او دامان می زند اما فریاد های دردناکش در هنگام سوختن به ما می گوید که چندان هم بی حس نیست .

مرگ آگاهی و موضوع کنش ها و واکنش های آدمی در برابر این موضع در تمامی آثار تارکوفسکی دیده می شود .دغدغه ای او در برابر مردن و جاودانگی تا بدانجا می رسد که فیلم آخرش ایثار را در اوج بیماری می سازد و سپس می میرد .

این دغدغه یا  هراس از مرگ سبب می شود تا تارکوفسکی تمام چیزهای میرا و فرسوده شونده را در همان شکل موجود منجمد نشان دهد  تا گذر زمان آنها را از بین نبرد.

 شاید به همین روی است که در نما – سکانس های رویا و خاطره او  همه چیز مثل مجسمه در زمان ایستاده اند. نمونه آشکارآن خوابی است که «ساسنوفسکی » در فیلم تعریف می کند.

شخصیت های تارکوفسکی در فیلم ها سرنوشت خود را نمی پذیرند و در برابر اراده ای که می خواهد ایشان  را به زانو درآورد مقاومت می کنند؛ این قهرمانان برآنند تا با مهری که بر زندگی مادی خود می زنند حتا پس از مرگ نتایج نگرششان به زندگی باقی بماند همانگونه که تارکوفسکی بود یکی از شاخصه های شخصیت های فیلم های تارکوفسکس همین کنش های فرا رونده و ستیزنده و قربانی کننده خود برای دستیافت به  جاودانگی یا مطلق شدن است.


 

 نوستالژی / کارگردان : آندره تارکوفسکی/سناریو : تارکوفسکی و تونینو گوئرو/ بازیگران : الگ یانکوفسکی – ارلند جوزفسن -دومیزیانا گئوردینو / ۱۹۸۳- ایتالیا

لطفن تا باز شدن کامل تصویر شکیبا باشید:

این مجسمه وارگی آدم ها درنماها تا زمان سکانس خودسوزی دومینیکو هم پیش می رود که در آن گویی زمان برای دومینیکو ، اوژنیا و دو نفر پلیسی که دیر می رسند در قالب واقعی ان جریان دارد.بقیه یا مجسمه اند یا دلقک و بیهوده .گویی سایه هایی بی رمق از نسخه راستین شان در جا و جهانی دیگر که از میان فیلم تارکوفسکی بزرگ یر بر اورده اند .

نیما خسروی

آبشخور: هفتمین ققنوس

در همین زمینه بخوانید:

معرفی فیلمساز : آندری تارکوفسکی

یک نما ازنوستالژیا ۱۹۸۳ آندری تارکوفسکی : شعر ترجمه ناپذیر است

کاربرد و اهمیت صدا درآثار تارکوفسکی

گفتگو درباره ی استاکر( Stalker) با آندری تارکوفسکی

از Nostalghiaتارکوفسکی : -پدر! پایان دنیا اینجا ست؟

سکانس آخر فیلم ” نوستالژیا ” اثر آندره تارکوفسکی

اینجاست پایان جهان؟(شعری از نیما خسروی)

گفتگو درباره ی استاکر( Stalker) با آندری تارکوفسکی

استاکر:پاسداشت امید با رویکرد اخلاقی

تارکوفسکی : هنر پاسخی برای نیازهای معنوی

سینمای تارکوفسکی : تلاش برای رهیافت به دنیای پررمز و راز درونی

تارکوفسکی : بهتر است بازیگرپایان فیلم را نداند

زیبا ترین سیمای انسانی که تارکوفسکی آفرید

شاعرانگی درسینما (بخش نخست : استاکر – آندری تارکوفسکی)

“استاکر” ساخته ی “آندره تارکوفسکی” Stalker 1

  تارکوفسکی و نظریه بازیگری در سینما

ایجاز و اعجاز در واپسین نما-سکانس فیلم ایثار « (۱۹۸۶) Offret /The Sacrifice» ساخته اندری تارکوفسکی

اینگمار برگمن وتارکوفسکی

بازخوانی بخشی از فیلم نوستالژیا ساخته آندری تارکوفسکی

آندره روبلف :تنهایی تلخ هنرمند

چرا تارکوفسکی جاودانه است؟

شعری برگرفته از فیلم آینه – آندری تارکوفسکی

ایثار ۱۹۸۶ آندری تارکوفسکی : رنجنامه هنرمند دور افتاده از حقیقتش

یک نما از فیلم نوستالژیا ساخته آندری تارکوفسکی ۲

درباره یNOSTALGHIA ساخته آندری تارکوفسکی Andrey Tarkovsky

Andrei Tarkovsky, Michelangelo Antonioni, and Tonino Guerra

استاکر: چشمان تو را ….. ای یار

استاکر:سفر معما،قدرت استعاره و معجزه

استاکر:پاسداشت امید با رویکرد اخلاقی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد