به تماشا بیا.
پیش از آنکه عقربه ی تقلا
باز ایستد
روی عددی بی امید.
و سنجاقک شادی
از سر شاخه غفلت
بپرد ،
بیا تا ببینیم
چقدر
فاصله است
تا آغوش مهربانی
و
ناممان را بنویسیم
تا کجاهای اوج!
می توانی
با بلبلی همآواز شوی؟
همبال پرواز بادبادکی
تا بوسه ی آفتاب؟
می شکوفی
همرنگ لبخند کودکی؟
آماده ای برای
رقص در باران ؟
رها شدن به آبی دریا؟
حاضری
برای جرعه زندگی؟
بیا !
همه چیز در نگاه توست
و دست های من
گام بردار
برای گم شدن و پیداشدن های در کوچه های اگاهی،
باور کن گلم!
هنوز برای هنوز
فرصت هست.
نیما خسروی
آبشخور: هفتمین ققنوس