نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

ترانه های ایرانی (خزان عشق)

 

ترانه های ایرانی (خزان عشق)

نام اثر: خزان عشق

 جواد بدیع‌زاده خواننده و آهنگساز: جواد بدیع‌زاده 

شاعر: رهی معیری 

مدت زمان: ۶٫۵ دقیقه

دستگاه: همایون

جواد بدیع زاده

ترانه “شد خزان ” با خود تاریخى به همراه دارد، بسیارى از سینماگران در فیلم هاى خود براى انعکاس تاریخ و شاید حسرت گذشته فراموش شده، از این ترانه بهره برده اند. “جواد بدیع زاده ” آثار و ترانه هاى بسیارى خواند، اما این ترانه شاهکار او بوده است و اجراى مکرر آن توسط هنرمندان در دوره هاى مختلف نتوانست آوازه ى اجراى اولى و اصلى آن را(بدیع زاده) را کمرنگ کند از جمله خصوصیات بدیع زاده تقلید نکردن بود و سبک خواندن او در هیچ کدام از متاخرین دیده نشد. برغم وابستگى که شعر و موسیقى در آواز ایرانى دارد تعدادى از متاخرین بیشتر به شبیه خوانى روى آورده و به جاى اداى صحیح اشعار به تحریرآواز مى پرداختند.

  سید جواد بدیع زاده از هنرمندان بزرگ عرصه موسیقی ایران در سال ۱۲۸۱ شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش آقا سید رضا بدیع کاشانی ملقب به بدیع المتکلمین روحانی مشروطه‌خواه روشن‌اندیشی بود که به سید اناری شهرت داشت. وی فرزندش را نیز غالباً به مجالس وعظ و روضه‌خوانی خود می برد تا با شیوه آوازخوانی مذهبی آشنا شود. بدیع المتکلمین با تسلط کافی بر ردیف موسیقی ایرانی، پسر خود را نیز به فن آواز موذنی و روضه خوانی و تعزیه آشنا ساخت و او از تجربیات پدر استفاده کرد و به فراگیری گوشه‌ها و ردیف‌های موسیقی دستگاهی ایران پرداخت.

او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه تدین و دوره متوسطه را در مدرسه آلیانس فرانسوی‌ها و سپس دارالفنون به پایان رساند و از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۳۱ در مجلس شورای ملی استخدام شد و به عنوان نماینده خدمت کرد.

استاد بدیع زاده علاوه بر خوانندگی در امر آهنگسازی نیز از بزرگان موسیقی ما به شمار می‌آید. در سال ۱۳۰۴ که کمپانی انگلیسی صفحه پرکنی هیز مسترزویس به قصد تهیه و ضبط صفحه از نواخته‌ها و خوانده‌های هنرمندان ایرانی نماینده خود را به ایران اعزام کرد و شعبهٔ خود را در تهران گشود، بدیع زاده به عنوان نخستین خواننده مرد، با معرفی و توصیه عبدالحسین خان شهنازی، انتخاب شد و اولین صفحه او با عنوان جلوه گل روانه بازار شد که شامل دو قطعه آواز و سه تصنیف از ساخته‌های خودش بود. از آن پس تا سال ۱۳۱۴ بدیع زاده ۲۴ تصنیف ساخت که همه روی صفحه ضبط شده است. او در سال‌های بعد در سفرهایی به شهرهای حلب، بیروت، برلین و شبه قاره هند، بر شمار ضبط آهنگ‌های خود افزوده است.

از میان آفریده‌های معروف او می‌توان از سرود ایران، کشور داریوش و ترانه‌های جلوه گل، داد دل، دل افسرده، هدیهٔ خاک، گل پرپر و خزان عشق یاد کرد. خزان عشق که تا زمان ما جاذبهٔ خود را حفظ کرده در سال ۱۳۱۳ در پیوند با متنی عاشقانه از رهی معیری ساخته شده است.

استاد بدیع زاده با افتتاح رادیو به جمع هیات ارکستر آن زمان رادیو پیوست و در کنار استادانی چون حسین تهرانی، مرتضی نی داوود، حبیب سماعی و استاد ابوالحسن صبا آثار با ارزشی را در حوزهٔ موسیقی ایرانی پدید آورد.

 جواد بدیع زاده علاوه بر تصانیف و آواز های دستگاهی، تعدای تصنیف فکاهی همچون

 ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بی‌معطلی

این اتولی که من میگم، فورد قدیم لاریه

…..

از قند و شکر ساخته‌ام جوجه خروس

باباجان، یکی یه پول خروس

 …..

و … به یادگار گذاشته است. این تصنیف های طنز و  فکاهی که در اصل در انتقاد از وضع اجتماعی و اقتصادی آن زمان بودند، همگی با استقبال مردم روبرو شدند. تاثیر این ترانه ها به گونه ای بود که هم اکنون هم مردم کوچه و بازار این ترانه ها را از بر هستند.

 جواد بدیع زاده، سرانجام در دی ماه سال ۱۳۵۸ در سن هفتاد و هشت سالگی، بر اثر دومین سکته مغزی، در تهران چشم از جهان فرو بست و در بهشت زهرا (قطعه:۸ ردیف:۲ شماره:۲۶) به خاک سپرده شد.

روحش شاد و یادش گرامی باد

دستگاه همایون

همایون را اصیل ترین نغمه موسیقی ایرانی می دانند و در موسیقی ایل اصیل بختیاری نغمه های همایون همچون بختیاری و بیداد و شوشتری بسیار بگوش می رسد.درآمد و گوشه های همایون مالیخولیایی می نماید و از حزن و ملال درونی سخن می گوید و وقار و گیرایی خاصی داشته که دردیگر نغمات موسیقی ایرانی کمتر به گوش می رسد.آوازهای بیات اصفهان و شوشتری از متعلقات همایون می باشند.

گام این دستگاه با گام کوچک موسیقی غربی قابل مقایسه می باشد.همایون از نظر داشتن گوشه های مختلف و رنگبندی معنوی تا حد دستگاه بودن غنی و معتبر است.غزلهای شورانگیز و با فراز و فرود فراوان را می توان در همایون با تاثیر فراوان بر شنونده اجرا کرد.گوشه بیداد همایون را می توان زیباترین نغمه موسیقی ایرانی دانست و استادان با توجه بدین نکته نغمات دلنشینی در این گوشه ساخته اند.

شد خزان گلشن آشناییبازم آتش به جان زد جداییعمر من ای گل طی شد بهر تو

وز تو ندیدم جز بدعهدی و بی وفایی

با تو وفا کردم تا به تنم جان بود

عشق و وفاداری با تو چه دارد سود

آفت خرمن مهر و وفایینو گل گلشن جور و جفایی

از دل سنگت آه

دلم از غم خونین استروش بختم این استاز جام غم مستمدشمن می‌پرستم

تا هستم

تو و مست از می به چمنچون گل خندان از مستی بر گریه منبا دگران در گلشن نوشی می

من ز فراغت ناله کنم تا کِی

تو و نی چون ناله کشیدن‌هامن و چون گل جامه دریدن‌هاز رقیبان خواری دیدن‌هادلم از غم خون کردیچه بگویم چون کردی

دردم افزون کردی

برو ای از مهر و وفا عاریبرو ای عاری ز وفاداری

بشکستی چون زلفت عهد مرا

دریغ و درد از عمرمکه در وفایت شد طیستم به یاران تا چند

جفا به عاشق تا کی

نمی‌کنی ای گل یک دم یادم

که همچو اشک از چشمت افتادم

تا.. کی.. بی.. تو بوداز.. غم.. خون.. دل من

آه از دل تو

گر چه ز محنت خوارم کردیبا غم و حسرت یارم کردیمهر تو دارم بازبکن ای گل با منهر چه توانی نازهر چه توانی ناز

کز عشقت می‌سوزم باز

دریافت اثردیداری

دریافت اثر شنیداری

مشاهده در یوتوب


آبشخور:هفتمین ققنوس


  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد