نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

هشتم مهر ماه ر وز «مولوی»

molavi

 


   


هشتم مهر ماه ر وز «مولوی»

 مولوی شاعری جهانی است و مردم برخی از کشورها ایران را به واسطه مولوی می شناسند. نام کامل مولوی «محمدبن محمدبن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» است.

همه ساله در چنین روزی دراویش پیرو فرقه مولویه در ترکیه جشنواره سالگشت تولد جلال الدین محمد بلخی را درقونیه که آرامگاه وی دراین شهرقرار دارد ، آغاز می کنند .

مولوی کیست ؟ کیست که نفسش آتش در جان عاشقان عالم زده و هر کجا که سخن از عشق و شور و مستی است ، هر کجا که حیرت قلاب در ژرفنای معنا انداخته و اندیشه در برایر بی کرانگی  بیرق تسلیم افراشته  نامش چونان آذرخشی می درخشد .

شاید او را بتوان بزرگ ترین صدای ادبیات صوفیانه به شمار آورد آنگونه که در برابر نگرش خشک و عبوس زاهدانه که سراسر تسلیم در درگاه  جباریت و قهرانیت خداوند ؛ آشکارگی عشقبازی و شور و نشاط و چهره ی مهربانانه حضور انسان در برابر ابدیت را رخ می نماید و در  این رویکرد همه ی عناصر فرهنگی و اندیشه گی تا زمان مولوی به به میان می ایند و در پالایش ذهن بی کرانه ی او پالایش می یابند  انگونه که نفس کشیدن در فضای نو شدن و تازگی را از هر یک طلب می کند.

این خستگی از تکراراوکلیشه  از قرن هفتم می آید یعنی صد ها سال پیش از انکه رنسانس در اروپا متولدشود. با مولوی در این خواست  تازگی همراه شوید:

نوبت کهنه فروشان درگذشت

نوفروشانیم و این بازار ماست

*

چیست نشانیِ آنْکْ، هست جهانی دگر

نو شدن حال ها، رفتن این کهنه هاست

روز نو و شام نو، باغ نو و دام نو

هر نفس اندیشه نو، نو خوشی و نوعناست

نو ز کجا می رسد، کهنه کجا می رود

گر نه ورای نظر، عالم بی منتهاست

عالَمْ چون آب جوست، بسته نماید ولیک

می رود و می رسد نو نو این از کجاست

*

همچنین:

در این جهان کهن، جان نو چرا روید

چو هر دمی مددی زان جهان نمی آید

به دست خویش تو در چشم می فشانی خاک

نه آنکه صورت نونو عیان نمی آید

به هر دمی ز درونت ستاره ای تابد

که هین مگو که اثری ز آسمان نمی آید

*

سالی دو عید کردن، کار عوام باشد

ما عارفان جان را هر دم دو عید باید

جان گفت من مریدم، زاینده جدیدم

زایندگان نو را رزق جدید باید

ما را از آن مَفازه عیشی است تازه تازه

آن را که تازه نبوَد او را قدید باید

***

ما شاخ گلیم، نی گیاهیم

ما شیوه ترّ و تازه خواهیم

اشکوفه باغ آسمانیم

نقل و می مجلس الاهیم

***

طبع جهان کهنه دان، عاشق او کهنه دوز

تازه و تر است عشق طالب او تازه تر

***

خرم آن باغی که بهر مریمان

میوه های نو زمستان می رسد

***

هر زمان نو صورتی و نو جمال

تا ز نو دیدن فرو میرد ملال

***

هدیه شاعر چه باشد شعر نو

پیش محسن آرد و بنهد گرو

پند من بشنو که تن، بند قوی است

کهنه بیرون کن گرت میل نُوی است

***

هر نفس نو می شود دنیا و ما

بی خبر از نو شدن اندر بقا

مولوی را عارف شاعر خوانده اند یعنی اینکه او پیش و بیش از  از انکه به شاعری مشغول باشد دغدغه های عارفانه اش اولویت داشته و در این مسیر از مفاهیم اخلاق ،  فلسفه ، روانشناسی ، طب ، ستاره شناسی و علم کلام بهره می برد.

مولوی در کنار شاعرانی چون حافظ، فردوسی ، سعدی و عطاربه عنوان شناسنامه های فرهنگی زبان و ادب پارسی  نقش به سزایی در پیشبرد این فرهنگ در جهان امروز داشته تا جایی که آثار مولوی در آمریکا و ژاپن در سال های پیاپی درزمره ی پرفروش ترین  کتاب های این کشور ها قرار داشته اند.

روز مولوی روز ایران ، روز زبان پارسی  و روز من و شماست . یاد ش، نگاه زیبایش  و شاهکار هایش را گرامی می داریم .

نیما خسروی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد