نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نیچه»شعر از نیماخسروی


نیچه - شعر  از نیما خسروی

  
نیچه

===========
با تازیانه ناگزیر
برگرده اسب بی نوا
مکوب،
کلید رهایی ام در مشت توست!
گاریچی دشنام گوی!
مرا بزن!
که در رقابت با خدایان توخالی ؛
رسیدم به توفان که از خود سرشارست 
و به انسان
که بیش از من پریده 
وبس سرگشته تر
از من؛
به جنون
رسیده است!
با من نه توش و توانی ،
نه تابی .
در کویر صبرم ،
نه برکه آبی 
سرابی...

دیوانگی ام 
آمیخته به ژرفای خردی
که تاب خویش ندارد!
ای زن که به شلاق عشق
می بندی ام ؛
دیگر
بریده ام!

نیماخسروی
بازنویسی 21خرداد93

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد