نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

نگاه من

اندیشه -هنر۰ ادبیات

تئو آنجلوپولوس: آغاز تردید

_Theo_Theodoros_Angelopoulos

هر فیلمسازی نخستین باری را که از پشت لنز دوربین به دنیا نگریسته به خاطر می آورد و این لحظه ای است که او به کشف سینما و دنیا نائل می آید.

  ادامه مطلب ...

سینمای تئو آنجلوپولوس از زبان خودش

 

در سینمای جهان وقتی از «مونتاژ جاذبه ها» سخن می رود، نام ایزنشتاین به ذهن می آید. «مونتاژ موازی» هم ایده ی گریفیث بود. اما دلمشغولی من چیزی است که آن را مونتاژ درون صحنه می نامم.

  ادامه مطلب ...

یک نما از فیلم آندری روبلف: هنگامی که کارگردان بانگارگری نقاش را متحیر می کند!

بررسی یک نما از فیلم آندری روبلف

هنگامی که  کارگردان بانگارگری  نقاش را متحیر می کند!


این نوشته ی مختصر توصیف لحظه ای از فیلم آندره روبلف است که دختری دیوانه چنان به عمق جان نقاشی که رنگی را با خشم بر دیوار پاشیده رخنه می کند که خود نقاش هم در حیرت فرو می رود.برای رسیدن به آن لحظه ابتدا توصیفی از صحنه های قبل تر ارائه می شود تا دلیل خشم نقاش مشخص شود.
 
ادامه مطلب ...

برگمان ،اژدها، شیطان یا شاید یک قدیس؟ !

برگمان ،اژدها، شیطان یا شاید یک قدیس؟ !

«می‌خواهم یکی از هنرمندان آن کلیسای جامعی باشم که بر فرازِ دشت‌ها ایستاده است. می‌خواهم از سنگ، سرِ یک اژدها، فرشته یا شیطان یا شاید یک قدیس بسازم؛ کدامش؟ واقعن اهمیتی ندارد، در هر مورد لذتی یک سان احساس می‌کنم. هر چه باشم، باایمان یا بی‌دین، مسیحی یا ملحد، دوشادوش دیگران در ساختن کلیسای جامع کار می‌کنم؛ زیرا من هنرمندم و هنرور، و آموخته‌ام که چهره‌ها، اعضا و پیکرها را از سنگ درآورم. 
هیچ‌گاه ناگزیر نیستم درباره‌ی داوری آیندگان یا معاصران‌ام نگران باشم؛ نام و نام‌خانوادگی‌ام در هیچ‌جا حک نشده است و با من از صحنه روزگار محو می‌شوند، اما جزء کوچکی از خودِ من در آن جامعیت گمنام و ظفرمند باقی خواهد ماند؛ اژدها یا شیطان یا شاید یک قدیس، چه فرقی می‌کند!»

برگرفته از کتاب برگمان به روایت برگمان - ترجمه دکتر مسعود اوحدی - انتشارات سروش
 
 

کمپ اشعه ایکس :جایی که دشمنان عاشق هم می شوند !

 

کمپ اشعه ایکس :جایی که دشمنان عاشق هم می شوند !

فیلم 2014 Camp X-Ray را با انگیزه تماشای بازی پیمان معادی دیدم .فیلم متوسطی بود با اندیشه ای عمیق که مرا به یاد شعر مولوی خودمان انداخت که :
جنگ خلقان همچو جنگ کودکان
جمله بی‌معنی و بی‌مغز و مهان
جمله با شمشیر چوبین جنگشان
جمله در لا ینفعی آهنگشان
جمله شان گشته سواره بر نیی
کین براق ماست یا دلدل‌پیی
حاملند و خود ز جهل افراشته
راکب و محمول ره پنداشته...

 

ادامه مطلب ...